نگاه تو به زندگی متفاوت است، نگاهی از جنس غرور و عشق که در لحظه لحظه زندگیت فریادی باشد از رضایت به رضای خدا و تنها دلخوشی ات این است که یار و همراه واقعی و همیشگی ات فقط خداست.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) – منطقه گیلان، شاید تو روی صندلی چرخدار بنشینی و سراسر وجودت پر از دردهای جسمی و روحی باشد یا با عصا راه بروی و انسانهایی که از کنارت عبور می کنند، در دلشان آهی بکشند، ولی تو امیدوار باشی که آنها با دیدنت، لحظهای خدا را شکر بگویند.
شاید چشم های سرت دنیای ما را نبیند، ولی تو با چشم دلت، قشنگی های دنیا را می ببینی، شاید گوشهایت نشنوند و زبانت گنگ باشد و با زبان اشاره به ما بفهمانی که ای انسانها کمی شکرگزار نعمتهایی که دارید، باشید! شاید تو بیش از من به حمایت و کمک اطرافیانت نیاز داشته باشی، اما این در حقیقت فرصتی برای من است که از آن بهره گیرم تا شاید نقطه ای روشن در نامه اعمالم ثبت شود و تو دعا کنی برای عاقبت به خیری ام.
صفحات تقویم زندگی را ورق زدیم و بازهم رسیدیم به دوازدهم آذر روز جهانی معلولین. آیا حمایت ما از معلولین تنها به اختصاص یک روز از تقویم به نام آنان خلاصه می شود؟ با خود می اندیشم که در واقع برای آنان چه کردهایم؟ چه خدماتی را برای زندگی آسان تر به آنان اختصاص داده ایم، فضا و محیط شهری چقدر مناسب سازی شده تا عبور و مرورشان امکان پذیرتر شود؟ چه تغییر و تحولاتی در حوزه حقوق معلولین اتفاق افتاده و جنبه اجرایی به خود گرفته است؟
واژه های ترحم و نگاه دلسوزی را از ذهنمان پاک کنیم، زیرا اراده های فولادین و استوار، در خور ترحم نیستند، به جای آن واژه مهر، محبت، همنوع دوستی، همفکری و باورهای منطقی را حک نماییم. ای کاش وقتی نگاههای ما معلولی را بدرقه می کند، می توانستیم افکارشان را هم بخوانیم و بدانیم در ذهنشان به چه میاندیشند؟
معلولین هم نیاز دارند که در اجتماع حضور یابند و برای پیشرفت زندگی تلاش کنند. بی شک پروردگار توانایی به آنان عطا فرموده است که اندک ناتوانی جسمی نباید مانع شکوفایی استعدادهایشان شود. تنها کافیست که من و تو باورشان داشته باشیم.
تاکنون بسیاری از معلولان باور ارزشمند “خواستن، توانستن است” را به اثبات رسانده و روشن درخشیده اند، ولیکن برای نیل به اهداف متعالی لازم است در اجتماع حضور یابند، در امر تحصیل و اشتغال تلاش کنند، جاده تکامل را به طرز نیکو و مناسبی کنکاش کرده و به زندگی رنگ ایستادگی و مقاومت بزنند، اما در این مسیر ارزشمند موانع بسیاری وجود دارد که حضورش را در اجتماع مشکل می نماید. موانعی که تاکنون هزاران هزار بار بازگو و بررسی شدند. قسمتی با تلاش همگان و مسئولین حل و فصل شده است، قسمتی در حال انجام و قسمتی نیز رسیدگی، اما اجرا نمی شوند.
بارزترین مشکل حضور معلولین در اجتماع مناسب نبودن خیابانها، کوچه ها، اماکن، سازمانها، سیستم حمل و نقل و کلیه اموری است که یک فرد برای انجام امور روزمره با آنها سروکار دارد. راه حل آن نیز پیگیری امر مناسب سازی به نحو احسنت بوده که ملزومه آن تلاش و کوشش همگانی است.
باید مصداق عملی «بنی آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش زیک گوهرند» باشیم و مشکلات را با همفکری و همکاری هم از سر راه برداریم تا همگی همچون اعضای یک پیکر در جهت تکامل یکدیگر تلاش نماییم. بیا صفحه دوازدهم آذر تقویم امسال را به راحتی ورق نزنیم تا منتظر دوازده آذرماه سال بعد باشیم، بدون اینکه باری از دوش معلولین کشورمان برداریم.
ای کاش همگی احساس مسئولیت کنیم و بار سنگین مسئولیت رسیدگی به مشکلات را فقط بر عهده شخص، نهاد یا سازمان خاصی قرار ندهیم. ای کاش حیطه مسئولیت هایمان را وسیع گردانیم و برای داشتن یک زندگی سرشار از آرامش و آسایش به فکر همنوع خود نیز باشیم و این نکته را فراموش نکنیم که شاید خدای ناکرده روزی ما نیز طعم معلولیت را بچشیم.
ای کاش غبار دلهایمان را با یاد و توکل بر پروردگار مهربان و بخشنده بزداییم و به احکام الهی و وظایف انسانی خود عمل کنیم. ای کاش دایره دیدمان را وسیع گردانیم و فرهنگ درک معلولیت و برخورد با اقشار مختلف معلولین را بیاموزیم و به فرزندانمان نیز آموزش دهیم. ای کاش باور کنیم شاید در پس بسیاری از جسم های ناتوان و آسیب پذیر، روحی بزرگ و افکاری والا نهفته باشد و ای کاش یاد بگیریم که خیلی راحت از کنار مسائل عبور نکنیم.
پس بیا مشکلات معلولین امروز و معلولین آینده که امیدوارم دنیای آینده کمتر شاهد پدیده معلولیت باشد را همین امروز حل نماییم و به امید آینده ای روشن همین امروز تلاش کنیم.
امیدوارم بتوانیم روز به روز در هر جایگاهی هستیم خواه به عنوان فرد معلول، خواه به عنوان خانواده فرد معلول و خواه به عنوان فردی که برای معلولین انجام وطیفه می کنیم و توفیق خدمت به آنان را داریم، بتوانیم تحولی نوین و پویا بنیانگذاری کنیم و در این راه مبادا خسته شویم و سعی کنیم زنده بیندیشیم، اگر بتوانیم در این راه حتی گامی کوچک برداریم، کوتاهی نکنیم. شاید جامعه ما در پاره ای موارد هنوز به شیوه های کهنه عمل می نماید، در برابر تغییرات مقاومت نشان میدهد ولی ما میتوانیم با کمی صبوری و دانش و آگاهی در جهت تغییرات نوین گام برداریم، مطمئنا موفق خواهیم شد، اگر ایمان لازمه را داشته باشیم.
آنقدر در هیاهوی خود ساخته مان غرق شدیم که فراموش کردیم در چند قدمی ما کسانی هستند که مثل من و شما حق حیات دارند، نیاز به امکانات بهداشتی و خدماتی دارند، تفریح و سرگرمی می خواهند، شغل، درآمد، مسکن، ازدواج و همه نیازهای یک فرد عادی حق طبیعی آنها است.
به امید روزی که شاهد جوانه زدن استعدادهای خاموش معلولان و دل گرمی دیده پر رنجشان باشیم…