سازمان بهزیستی کشور از مهمترین نهادهای حمایتی دولتی برای ساماندهی به امور معلولین جامعه است. شورای انقلاب و دولت موقت مهندس بازرگان با ادغام چند نهاد حمایتی موجود در سال ۵۸ و ۱۳۵۹، سازمان بهزیستی را ایجاد کردند. پیشنهاد دهنده اصلی دکتر محمدعلی فیاضبخش بود که در جریان هفت تیر و در انفجار حزب جمهوری به شهادت رسید. این سازمان از ابتدا مخالفانی داشت. دلایل مخالفان عمدتاً در چند نکته است: ۱ـ این سازمان با کپیبرداری از کشورهای سوسیالیستی شکل گرفته و هدفش افزایش اقتدار و اختیارات دولت در همه شئون جامعه است. ۲ـ این سازمان مجموعهای ناهماهنگ با مأموریتهای متنوع و گسترده است که تجمیع آنها در یک سازمان کار دشواری است. ۳ـ سپردن معلولین به این سازمان موجب مغفول ماندن آنان میشود چون دیگر بخشهای سازمان جذابیت دارد و با پرداختن به بخشهای جذاب، از معلولین به عنوان قشر فقیر، غفلت میشود. ۴ـ برای امور اساسی و زیربنایی معلولین مثل فرهنگسازی، طرح و برنامه و مدیریت خاصی در سازمان پیشبینی نشده است.
اما کسانی هم همواره از سازمان بهزیستی و عملکرد آن دفاع کردهاند. بالاخره ارزیابی و بررسی و داوری درباره عملکرد این سازمان در عرصه معلولین نیاز به زمانی واسع و اطلاعات کامل دارد. اما خدمات بهزیستی در تمامی شهرها و حتی روستاهای ایران بینظیر بوده است. این سازمان، با استناد بر دو اصل از قانون اساسی مشروعیت یافت.
مجلس خبرگان قانون اساسی در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ کارش را شروع و در ۲۴ آبان ۱۳۵۸ با تصویب ۱۷۵ اصل قانون اساسی به پایان برد. بعداً شورای بازنگری قانون اساسی در اردیبهشت ۱۳۶۸ تشکیل شد و طی ۴۱ جلسه به تغییر و اصلاح برخی اصول پرداخت و در ششم مرداد ۱۳۶۸ با رأی اکثریت مردم رسمیت یافت (دانشنامه دانشگستر، ج۱۰، ص۶۲۴ و ج۱۵، ص۲۲۰). در هیچکدام از اصول قانون اساسی کلمه معلول، علیل، نابینا، ناشنوا و امثال اینها نیامده است. اما در اصل ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی چنین آمده است:
اصل بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
۱٫ ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.
۲٫ حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند، و حمایت از کودکان بیسرپرست.
۳٫ ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده.
۴٫ ایجاد بیمه خاص بیوهگان و زنان سالخورده و بیسرپرست.
۵٫ اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.
اصل بیست و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیكاری، پیری، ازكارافتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشكی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مكلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یك یك افراد كشور تأمین كند.
بر اساس این دو اصل سازمان بهزیستی پیشنهاد و شکل گرفت. هیچ کجای این دو اصل از معلول و معلولیت و واژگان مترادف صحبت نشده است. اما در اصل ۲۹ دو واژه «از کار افتادگی» و «حوادث و سوانح» آمده که میتوان به معلولین تعیمم داد. به عبارت دیگر معلولین مصداق از کار افتادگان و نیز مصداق کسانی هستند که بر اثر حادثهای مثل تصادف یا سوانحی مثل قطع دست با ماشین نجاری به هنگام کار معلولیت پیدا کردهاند. به همین دلیل معلولین جزء سازمان بهزیستی قلمداد شدند. در اصل ۲۹ تصریح شده، خدمات بهداشتی، درمانی، مراقبت پزشکی، بیمه و غیره حقی همگانی برای این گروهها از جمله معلولین است و دولت موظف است از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصله از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
در این اصل فقط به درمان و بهداشت اشاره شد و دیگر وظایف با کلمه «و غیره» آمده است، از اینرو اموری مثل آموزش و پرورش، پیشگیری و توانبخشی را میتوان مصداق «و غیره» دانست. به این روش، انواع نیازهای معلولین را به عنوان حقوق مشروع آنها دانست. دولت هم موظف است از طریق سازمان بهزیستی این امور را اجرا نماید.
لایحه تشکیل سازمان بهزیستی کشور توسط وزارت بهداری آماده و توسط وزیر بهداری به تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ جهت تصویب به شورای انقلاب تقدیم شد. شورا با تغییراتی به تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۳۵۹ آن را تصویب نمود (روزنامه رسمی شماره ۱۰۳۱۴- ۲/۵/۱۳۵۹؛ کتاب مرجع حقوق معلولین، ص ۱۰۴و۱۱۰؛ سایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی). پس از این سیر تصویب مفصلتر گزارش میشود.
لایحه تشکیل سازمان بهزیستی کشور
این لایحه در وزارت بهداری کارشناسی و تدوین شد و به تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ توسط وزیر به شورای انقلاب جهت تصویب نهایی ارسال گردید. گویا این وزارتخانه درصدد توسعه منابع مالی و دامنه اداری خود بوده است. اما سرنوشت این لایحه به گونه دیگر رقم خورد و سازمان بهزیستی مستقل و زیر نظر نخستوزیر و بعداً رئیس جمهور شد. یعنی کلاً از وزارت بهداری جدا شد (روزنامه رسمی شماره ۱۰۳۱۴، مورخ دوم مرداد ۱۳۵۹؛ کتاب مرجع حقوق معلولین ایران، ص ۱۱۰-۱۱۱). پس از استقلال بهزیستی از بهداری، مجدداً بهداری تلاش کرد تا بخشی از وظایف بهزیستی را بگیرد. برای نمونه مجلس شورای اسلامی در ۳ خرداد ۱۳۶۷ تصویب کرد:
ماده ۱ـ وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عبارتاند از:
– تأمین و ارائه خدمات لازم به معلولین جسمی، ذهنی و اجتماعی قابل توانبخشی در حدود امکانات.
– تشویق و ترغیب افراد خیر و مؤسسات خصوصی جهت اقدامات حمایتی برای کودکان در سنین قبل از دبستان و سالمندان و خانوادهها و افراد بیسرپرست و نیازمند و معلولین جسمی و ذهنی و اجتماعی غیرقابل توانبخشی و ارائه این خدمات در موارد ضروری توسط مؤسسات دولتی و نظارت بر این اقدامات (روزنامه رسمی شماره ۱۲۶۲۰، ۶/۴/۶۷؛ حقوق معلولین در قوانین ایران، ص۵۹).
اما لایحهای که برای تصویب سازمان بهزیستی توسط وزارت بهداری با امضای مرحوم فیاضبخش تقدیم شورای انقلاب شده بود، اینگونه تصویب شد:
ماده واحده ـ در جهت تحقق مفاد اصول ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور تأمین موجبات برنامهریزی، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی و تهیه هنجارها و استانداردهای خدماتی و توسعه دامنه اجرای برنامههای بهزیستی در زمینه حمایت خانوادههای بیسرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به کودکان و تدارک امکانات پیشگیری و درمانی و توانبخشی حرفهای و اجتماعی معلولین جسمی و روانی و تجدید تربیت منحرفین اجتماعی و حمایت و نگهداری از کودکان و اطفال بیسرپرست و معلولین غیرقابل توانبخشی و سالمندان نیازمند و آموزش نیروی انسانی خدمات بهزیستی و توانبخشی و تأمین موجبات تشویق، جلب مشارکت و فعالیتهای گروههای داوطلب و مؤسسات غیردولتی، سازمان بهزیستی کشور تشکیل میشود.
تبصره ۱ـ سازمانهایی که با تصویب این قانون در سازمان بهزیستی کشور با کلیه کارکنان، تجهیزات، دیون و تعهدات ادغام میشوند عبارتاند از:
معاونت امور بهزیستی و کلیه واحدها و وظایف و فعالیتهای موضوع این ماده واحده مربوط به بهزیستی و وزارت بهداری و بهزیستی و سازمانهای منطقهای بهداری و بهزیستی و مؤسسات ادغام شده و وابسته به آن، کمیته امداد امام، بنیاد شهید، سازمان تربیتی شهرداری تهران.
تبصره ۲ـ رئیس سازمان بهزیستی کشور، مشاور وزیر است (همان).
لازم به تذکر است:
۱ـ در این لایحه، فقط یک جا به معلول اشاره شده و تصریح به معلول جسمی و روانی شده است و سازمان بهزیستی را موظف به توانبخشی حرفهای و اجتماعی معلولین جسمی و روانی میداند.
۲ـ احتمالاً منظورش از معلول جسمی، سه دسته از معلولین یعنی نابینایان، ناشنوایان و معلولین حرکتی است. اما بهتر است تصریح میشد.
۳ـ هم اکنون تعبیر معلول روانی، مرسوم و متداول نیست و معلول ذهنی به کار میبرند.
۴ـ چهار سازمان را موظف به ادغام در بهزیستی کرده است: بهزیستی به عنوان قسمتی از وزارت بهداری، کمیته امداد/ تأسیس در ۱۳۵۷، بنیاد شهید/ تأسیس در ۱۳۵۸ (دانشنامه جهان اسلام، ج۴، ص ۴۳۱-۴۳۳)، سازمان تربیتی شهرداری تهران. هیچکدام از این نهادها تخصص در امور معلولین ندارند و بهتر بود تشکلهای مردمی را به عضویت در میآورند. سمنهایی مثل کانون ناشنوایان ایران، انجمن نابینایان ایران، تا آن زمان چند دهه سابقه فعالیت داشتند. اگر به کمک فرا خوانده میشدند، کفه ترازوی سازمان به نفع امور معلولین سنگینتر میشد.
خلاصه از ابتدای تأسیس و شکلگیری سازمان بهزیستی، نهادهای غیرمعلولیتی پر نقشتر بودند و تقریباً هیچ نهاد معلولیتی در آن دوره حضور نداشت.
۵ـ اساساً در جریان تشکیل سازمان بهزیستی هیچ سخنی از تشکلهای مردمی نیست و تمامی تلاش به سمت دولتی کردن امور است.
اصلاحات قانون بهزیستی
لایحهای که توسط مرحوم فیاض بخش به عنوان وزیر بهداری در خرداد ۱۳۵۹ به شورای انقلاب رفت، در ۲۴ تیرماه همان سال تصویب شد. اما این قانون بعداً، بارها اصلاح شد، به طوری که از اصل لایحه اولیه چیزی باقی نماند. اگر بخواهیم همه اصطلاحات از سال ۵۹ تاکنون را معرفی و تحلیل کنیم، خود نیاز به یک کتاب مستقل دارد. اما لازم است مواردی از اصلاحات مهم و مرتبط به معلولین را معرفی نماییم.
۱ـ چند ماه پس از تصویب لایحه تشکیل سازمان بهزیستی، اولین اصلاح که بسیار مهم هم هست، در اولین سال حیات مجلس شورای اسلامی انجام شد. مجلس، بهزیستی را از وزارت بهداری جدا کرد و به عنوان یک سازمان مستقل با ریاست مستقل، زیر نخستوزیری برد. رئیس سازمان توسط نخستوزیر تعیین میشد و سمت مشاور هم داشت و در هیئت دولت هم شرکت میکرد. یعنی سازمان بهزیستی همپایه وزارت و وزیر بهداری گردید. مجلس شورای اسلامی به تاریخ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۵۹ این قانون را تصویب کرد.
۲ـ ادغام واحدهای تربیتی شهرداری سراسر کشور در سازمان بهزیستی مصوب ۶ مرداد ۱۳۷۳ مجلس شورای اسلامی (سایت سازمان بهزیستی کشور).
۳٫ مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۵ اصلاحات بسیار در قانون بهزیستی داشت. موارد مرتبط به معلولین اینگونه است:
ـ به منظور جلب مشارکتهای مردمی، شورایی از اشخاص حقیقی و حقوقی تأسیس میشود. ترکیب اعضاء شامل کسانی مثل وزیر بهداشت، وزیر کشور یا معاون، نماینده دبیرخانه ائمه جمعه و جماعات، شهرداری تهران و رئیس سازمان اوقاف است ولی سخنی از معلولین، نماینده معلولین یا نخبگان معلول یا تشکلهای معلولیتی نیامده است (سایت سازمان بهزیستی کشور؛ کتاب مرجع حقوق معلولین، ص ۱۱۱-۱۱۴).
ـ ذیل وظایف شورای مشارکتهای مردمی آمده است: جلب کمکهای مادی و معنوی به منظور حلّ مشکلات اقشار محروم و معلول و ایتام است (همان؛ کتاب مرجع حقوق معلولین، ص۱۱۳).
ـ مؤسسات دولتی و غیردولتی موظفاند ۲ تا ۵ درصد از کارکنان خود را از معلولین استخدام کنند (همان، ص۱۱۵).
ـ کارگاهها و مؤسساتی که معلولین را استخدام کنند از پرداخت حق بیمه معاف هستند (همان).
ـ مراکز ارتوپدی و دست و پاسازی جمعیت هلالاحمر و مرکز توانبخشی شفای یحیاییان به بهزیستی ضمیمه میگردد (همان، ص۱۲۳).
ـ کمکهای مردمی برای ایجاد فرصتهای شغلی معلولین هزینه میشود (همان، ص۱۲۹).
۴ـ مهمترین اصلاحات قانون بهزیستی در سال ۱۳۸۳ و در قانون جامع حمایت از معلولان و سال ۱۳۹۴ و لایحه جامع حقوق معلولین اتفاق افتاد. این دو قانون و لایحه در فصلهای بعد به تفصیل بررسی خواهد شد. از اینرو از تجربه و تحلیل آنها در اینجا صرف نظر میشود.
بالاخره به برکت پیشنهاد شهید فیاضبخش و تصویب شورای انقلاب سازمانی شکل گرفت که در عرصه معلولین مؤثر بوده و هم اکنون دارای کارنامهای حجیم و فعالیتهای گسترده است.
ساختار سازمان بهزیستی
چگونگی شکلگیری و تأسیس سازمان در سال ۱۳۵۹ توسط وزارت بهداری و شورای انقلاب گزارش شد. سپس در طول حدود چهار دهه تاکنون اصلاحات و تغییرات فراوان پذیرفته و به شکل کنونی به دست ما رسیده است. در اینجا نمیخواهیم خود سازمان بهزیستی را بررسی کنیم بلکه هدفمان مطالعه حقوق معلولین و قوانین ویژه معلولین در ارتباط با سازمان بهزیستی است. یعنی میخواهیم بدانیم این سازمان در ارتباط با حقوق معلولین چه جایگاه و چه وظایفی داشته و دارد؟ ابتدای تأسیس چه وظایفی داشت، پس از اعمال اصلاحات تا ۱۳۸۳ چه وظایفی پیدا کرد و پس از تصویب قانون جامع حمایت از معلولان چگونه شد و نیز در سال ۱۳۹۴ با تصویب لایحه جامع معلولین چه وضعیتی پیدا کرده است؟
بررسی از سال ۱۳۸۳ به بعد را در مقاله ای دیگر پی میگیریم؛ اما تحولات سازمان تا سال ۱۳۸۳ در ارتباط با معلولین از نظر شکلگیری سازمان، بررسی و گزارش شد. اکنون میپردازم به ساختار سازمان بهزیستی و حقوق معلولین.
رئیس سازمان بهزیستی هم اکنون توسط رئیس جمهور انتخاب میشود. پنج معاونت دارد: امور توانبخشی، فرهنگی و امور اجتماعی، توسعه مدیریت و منابع، توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد، فناوری اطلاعات، ارتباطات و تحول اداری. البته دو معاونت آخر یعنی توسعه پیشگیری و فناوری اطلاعات به نام مرکز میباشند نه معاونت.
ذیل معاونت توانبخشی سه دفتر امور مراکز توانبخشی، توانمندسازی معلولین، امور توانبخشی روزانه و توانپزشکی هست همانطور که از عنوان آنها پیدا است یکی از آنها ویژه معلولین و دو دفتر دیگر شامل امور معلولین و غیرمعلولین است.
ذیل مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد که در اعداد معاونتها چیده شده است، این موارد را نام بردهاند: پیشگیری از آسیبها، پیشگیری از اعتیاد، پیشگیری از معلولیتها، مشاوره و راهنمایی، ایدز (سایت سازمان بهزیستی کشور).
بنابراین معلولیت را در کنار اعتیاد، ایدز و آسیبها شمردهاند. این نگاه که معلولیت آسیبدیدگی و نوعی عوارض اجتماعی ناشی از علل و عوامل منفی است در این ساختار مشاهده میشود. با اینکه در بسیاری از کشورها معلولین را به عنوان یک قشر از اقشار جامعه نام بردهاند. مثل پزشکان، معلمان، مهندسان، کارگران، بازنشستهها، بیکاران و دهها قشر دیگر، یکی هم معلولیناند. اینان ذاتاً شر و منفی نیستند بلکه تواناییها دارند و نیز توانمندیهایی هم ندارند. درست مثل یک پزشک که توانمندیهایی دارد و ناتواناییها؛ کارهایی را میتواند انجام دهد و کارهایی را نمیتواند.
وقتی معلولین را جزئی از جامعه و مثل دیگر مردم دانستیم، آن وقت راحتتر و با نگاه مثبت به آنها نگاه میکنیم و برای آنها برنامهریزی خواهیم داشت. تفاوت نگاه منفی و نگاه مثبت در چند نکته زیر است:
۱ـ اگر گروهی را منفی بدانیم مجبور هستیم آنها را به حاشیه برانیم؛ یا بین آنها و جامعه مرز بکشیم و آنها را در جامعه مشارکت ندهیم. ولی وقتی مثبت بدانیم، آنها مثل دیگران در سازندگی جامعه شرکت پیدا میکنند و با آحاد جامعه تعامل و تعاطی خواهند داشت.
۲ـ در نگاه منفی، معلولین، توانایی خاصی ندارند بلکه مثل ایدزیها، سرطانیها ناتوان محضاند و باید تا مرگ تحت مراقبت باشند. اما در نگاه مثبت، معلولین مثل معلمین استعدادهایی قابل توجه دارند و میتوانند در سازندگی جامعه کمک کنند، میتوانند خانواده تشکیل دهند. البته ناتوانیهایی دارند که باید از طریق توانبخشی یا ابزار آلات یا جایگزینی دیگر اعضاء، جبران شود.
خلاصه اینکه به نظر میرسد چارت تشکیلاتی سازمان بهزیستی به عنوان اولین و مبناییترین نگرش به معلولین، باید اصلاح شود. به همین دلیل با اینکه این سازمان برای معلولین کارها و تلاشهای بسیار دارد و اگر کارنامه ماهانه و سالانهاش منتشر شود همگان این سازمان و رئیس آن را تحسین میکنند، ولی مشکلاتی هست که موجب ثمر ندادن بسیاری از فعالیتهای آن میشود.
پیشنهاد این است که ریاست محترم و جدید سازمان بهزیستی جناب دکتر محسنی بندپی که همگان در کارایی و دلسوزی و فضائل اخلاقی ایشان اذعان دارند با کمک کارشناسان معلولیتی فکری برای کارآمدتر کردن سازمان در حوزه معلولین بنمایند. روشهای مدرنی تجربه شده که هزینهبری کمتر دارد و زودتر جواب میدهد. ولی در گام نخست باید چارت سازمان اندکی تغییر کند. تا وقتی امور معلولین در کنار امور معتادین و ایدز باشد، مشکل میتوان استعدادهای معلولین را به شکوفایی رساند.
بنابراین اولین حق معلولین این است که آنگونه که هستند نه کمتر و نه بیشتر، آنها را شناخته و در مورد آنها داوری کنند و از آنها انتظار داشته باشند. باید توجه کنیم معلولین همواره تاریخساز بودهاند، معلولین در دوره رسول اکرم(ص) مهمترین مشاغل اجتماعیـ فرهنگی را بر عهده داشتهاند؛ معلولین در قرآن یک سوره به نام اعمی دارند و در شأن و حقوق آنان خداوند اظهار نظر کرده است؛ حضرت علی(ع) و دیگر ائمه درباره آنها تأییدیه دارند و آنها را انسانهای مطلوبی دانستهاند؛ و بالاخره هزاران قاری، حافظ قرآن کریم، مفسر کتاب، کارشناس علوم حدیث، ادیب، شاعر، فقیه و متکلم از معلولین برخاستهاند. با این وصف معلول، بیمار و معتاد و گدا نیست، انسان شریفی است که حسی را فاقد است ولی حواس دیگر او قویتر از انسانهای عادی است. البته نمیگویم در معلولین آدم بد و شرور نیست، اکنون درباره جامعه معلولین داوری میکنیم و کلیت این جامعه خوب و کارنامه مطلوب داشته است، به طوری که بعضی از انبیاء الهی معلولیتهایی مثل نابینایی در حضرت یعقوب داشتهاند (نکت الهمیان، صفدی، ص۳٫ صفدی معتقد است یعقوب، اسحاق و شعیب دورهای از عمرشان را نابینا بودهاند).
مأموریتها و وظایف
در سایت سازمان بهزیستی این مأموریتها و وظایف برای سازمان پیشبینی شده است: البته کل وظایف و مأموریتهای سازمان حدود چهل عنوان است، ولی موارد مرتبط به معلولین عبارتاند از:
ـ حمایت و توانبخشی نابینایان
ـ حمایت و توانبخشی ناشنوایان
ـ حمایت و توانبخشی معلولان ذهنی
ـ حمایت و توانبخشی معلولان جسمی حرکتی و ضایعه نخاعی
ـ حمایت و توانبخشی بیماران روانی مزمن
ـ کمک به تأمین جهیزیه مورد نیاز ایتام، معلولان و آسیبدیدگان نیازمند
ـ حمایت و نگهداری از معلولان غیر قابل توانبخشی
ـ تحت پوشش قرار دادن نیازمندان از نظر بیمه خدمات درمانی
ـ ساخت اندامهای مصنوعی و کفش طبی مورد نیاز معلولان از طریق مراکز فنی و ارتوپدی سازمان
ـ پیشگیری از معلولیتهای مختلف از طریق اجرای برنامهها و طرحهای مختلف در کشور
ـ تربیت نیروهای انسانی تخصصی مورد نیاز جامعه در زمینههای توانبخشی، بهداشتی، درمانی، اجتماعی از طریق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی سازمان
ـ آموزش ویژه معلولان نظیر ناشنوایان، معلولان ذهنی، آموزش خط بریل و جهتیابی به نابینایان
ـ آموزش مهارتهای زندگی ویژه معلولان
ـ ارزیابی و راهنمایی شغل معلولان جهت آموزش و اشتغال مناسب
ـ برنامههای فرهنگی و فوق برنامه معلولین و افراد تحت پوشش (سایت سازمان بهزیستی کشور)
مجموعاً از چهل سرعنوان، پانزده سرفصل اختصاص به معلولین دارد و این حجم از مأموریتها قابل قبول است. یعنی گویای اهتمام عملی سازمان به معلولین است. اما با تجزیه و تحلیل این سرفصلها به نکاتی میرسیم. این نکات ذیلاً تقدیم میگردد. از نظر حقوقی سازمان موظف به تأمین همه مایحتاج و نیازمندیهای معلولین است به گونهای که زندگی آبرومندانه داشته باشند اما در جایی در اسناد و مدارک بهزیستی به تساوی اشاره ندارد. در کنوانسیونهای بینالمللی تصریح شده که معلول و غیرمعلول از نظر حقوق اجتماعی تفاوتی ندارند و هیچ گونه تبعیضی بین آنها پذیرفتنی نیست. اما در اسناد و مدارک بهزیستی که تماماً در سایت اینترنتی هم منتشر شده این نکته را ندیدم اما نکات دیگر که با تحلیل سرفصلهای فوق مییابیم عبارتاند از:
۱ـ نقش مردم در وظایف و در چارت سازمان پررنگ نیست. موارد بسیاری هست که مردم میتوانند، تقبل مسئولیت نموده و مشکلات را ریشهای حل کنند.
۲ ـ نقش معلولین و سمنهای معلولیتی هم پررنگ نیست.
۳ـ به آموزش خط بریل و جهتیابی اشاره شده ولی به آموزشهای دیگر مثل آموزش کامپیوتر و اینترنت، آموزش زبان اشاره و دهها نوع آموزش دیگر اشاره نشده است.
از بین همه این آموزشها، آموزش زبان اشاره برای ناشنوایان فوقالعاده مهم است.
۴ـ اشتغال و مشاغل و چگونگی تأمین شغل معلولین به اجمال آمده است با اینکه میتوانستند با معرفی انواع مشاغل و شرایط دستیابی به آنها زمینهها را هموارتر نمایند. معلولین استعداد لازم برای انواع مشاغل فرهنگی، علمی، خدماتدهی، کشاورزی، صنعتی و اجتماعی دارند. اما چون اینها را نمیشناسند، روش دستیابی به آنها را هم نمیدانند و همواره مشکل اشتغال بوده است.
۵ـ روشهای نوین رسیدگی و حمایت و توانبخشی در وظایف و مأموریتهای اعلام شده در سایت بهزیستی مورد توجه قرار نگرفته است. برای نمونه در کشورهای پیشرفته مثل ژاپن، از معلولین نابینا که معمولاً حافظه خوبی دارند در جاهایی مثل خدمات بورس استفاده میکنند. چون زودتر از کامپیوتر به کاربر اطلاعات میدهند. در آلمان برای کشف سرطان از نابینایان فراوان استفاده میکنند زیرا حس لامسه آنها قویتر است و بسیار ارزانتر از اسکنبرداری و شیوههای معمول پزشکی، سرطان را کشف میکنند.
از جمله حقوق معلولین است که تنها سازمان دولتی حامی آنها یعنی بهزیستی، در فضای چند دهه قبل نماند و بر اساس پیشرفتهای روز، طرحها و روشهای روزآمد بدهد، اما متأسفانه این بخش چندین سال است به همین صورت و بدون تغییر مانده است.
۶ـ احادیث مأثوری داریم که حضرت میفرماید به جای کمک مادی به نیازمند به او وسیله کار بدهید. زیرا دائماً بینیاز خواهد شد ولی پول و کمک مادی چند روزه تمام شده و نیازمندی میماند.
اما امروزه باید گفت به معلولین باید اطلاعات داد، اگر اطلاعات مناسب و روزآمد به آنها داده شود، آنان همه نیازهای خود را تأمین خواهد کرد. معلولی که استعداد ورزشی دارد اگر به او اطلاع دهیم که فلان تیم ورزشی در فلان کشور معلولین را جذب میکند او با یک ارتباط و تماس میتواند به شغل مورد نظرش برسد.
تمامی نیازها را میتوان از طریق اطلاعرسانی مناسب مرتفع کرد؛آن هم با حداقل امکانات و بودجه. بهرحال حق اطلاعیابی از حقوق مسلم و حتمی معلولین است و بهزیستی باید این حق را به عنوان وظایف خودش بشناسد و رسمیت ببخشد.
۷ـ فرهنگرسانی و سازندگی فرهنگی معلولین، خانواده معلولین، عموم مردم، مسئولین دولتی و سمنها از جمله حقوقی است که تاکنون متصدی و مسئول نداشته است. یعنی نهادهای کلان دولتی، آن را جزء وظایف خود ندانستهاند. با اینکه زیربناییترین و مهمترین نیاز همگانی است. صدها نکته و مسئله فرهنگی شامل آداب و رسوم، نکات تربیتی، مسائل اخلاقی، وظایف طرفین در تعاملات اجتماعی، احکام شرعی و بالاخره مسائل قابل مراعات در روابط مردم با هم هست که باید در فرهنگسازی و فرهنگرسانی تعلیم داده شود. اما متأسفانه همگان از مسئولین دولتی تا معلولین تا مردم از آنها غفلت دارند و نسبت به آنها ناآگاهاند.
بهزیستی اگر این وظیفه را بر عهده گیرد و در معاونت فرهنگی با جلب طرحها و نظریات و راهکارها اقدامات اساسی را شروع کند، در امور معلولین انقلابی ایجاد خواهد شد. برای نمونه سعدی در بوستان و گلستان چندین حکایت آموزنده در مورد معلولین دارد، هیچکدام را جامعه ما نمیدانند، یک کتاب تصویری احکام برای ناشنوایان تاکنون تدوین و منتشر نشده است و دهها کمبود دیگر.
امکانات و آمادگی
ممکن است فکر شود سازمان بهزیستی امکانات لازم برای اینگونه امور را ندارد. اینجا امکاناتی که در سایت بهزیستی فهرست شده را میآورم. در این سایت چهل سرفصل از امکانات بهزیستی فهرست شده که از بین آنها هشت مورد مرتبط به معلولین است. اینها عبارتاند از:
ـ حدود ۱۶۰۰ واحد توانبخشی ارائه دهنده خدمات به معلولین، سالمندان و بیماران روانی مزمن
ـ امکان خدمات درمانی به بیماران روانی مزمن در ۱۰۳ مرکز درمانی و توانبخشی بهزیستی
ـ ۱۲۵ مرکز مشاوره پزشکی ژنتیک برای پیشگیری از معلولیتهای ناشی از اختلالات ژنتیکی
ـ بیش از ۴۵۰ مجتمع خدمات بهزیستی که ارائه دهنده خدمات اجتماعی در سطح کشور است
ـ بیش از ۱۵۰۰مجتمع روستایی که غالباً از محل مشارکتهای مردمی احداث شدهاند
ـ تعداد ۳۷ مرکز درمان بیماران روانی مزمن
ـ تعداد ۲۴۰ مرکز توانبخشی / انجمن ثبت شده NGO (سایت سازمان بهزیستی کشور)
از نظر نیروی انسانی هم، آمار شاغلان در بهزیستی نشانگر نکات سودمندی است:
حجم کل نیروی انسانی بهزیستی ۰۴۳/۲۶ نفر
تعداد ۱۴۰۷۷ نفر نیروی رسمی و ۸۲۲ نفر پیمانی و ۷۷۳۹ نفر رسمی کارگری، ۶۰۶ طرحی، ۲۵۹۳ قراردادی (پیمانکاری) و ۱۵۶ نیروی سرباز که از این تعداد ۶۱۱ نفر دارای مدرک تحصیلی دکتری، ۷۱۱ نفر فوق لیسانس، ۵۶۲۸ نفر لیسانس میباشند شایان ذکر است که نیروی انسانی با مدرک تحصیلی فوق دیپلم نیز تعداد ۷۳۶ نفر و تعداد ۱۸۳۵۶ نفر دیپلم و پایینتر را تشکیل میدهند که به لحاظ پایدار بودن جایگاه شغلی و بهرهگیری از تخصص و تجارب آنان میتواند از جمله امکانات و قابلیتهای این سازمان محسوب شود (همان).
سازمانی با این گسترش، قطعاً امور معلولین را میتواند به سرعت و با کیفیت ساماندهی نماید. اما نیاز به مدیران مناسب و دلسوز و طرحهای بلندمدت و کوتاهمدت دارد. البته نمیخواهم بگویم بهزیستی هیچ کاری نمیکند بلکه هم اکنون فعالترین سازمان در عرصه معلولین است. اما وقتی آن را نسبت به اهداف آرمانی میسنجیم، به نقدهایی میرسیم.
اصلاحات سالهای ۷۴ و ۱۳۷۵
حجم زیادی از تغییرات و تکمیلهای این دوره در قانون بهزیستی در سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ اتفاق افتاد. اهم آنها به این شرح است:
قانون معافیت مالیاتی، مصوب ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۴: به پیشنهاد سازمان بهزیستی و طبق قانون مصوب تیرماه ۷۴ تمامی موسسات خصوصی شاغل در امور مربوط به حمایت و توانبخشی معلولان و ارائه خدمات به عقب ماندگان ذهنی و همچنین انجام خدمات در شبانهروزیها و مهدهای کودک از مالیات معاف میباشند.
ماده واحدهـ کلیه مؤسسات خصوصی که با مجوز سازمان بهزیستی کشور امور مربوط به حمایت و توانبخشی معلولان و ارائه خدمات به عقبماندگان ذهنی و انجام خدمات در مراکز روزانه و شبانهروزیها نگهداری معلولین و کودکان بیسرپرست را به عهده دارند و همچنین مهدهایکودک از پرداخت مالیات بر درآمد معاف میباشند مشروط بر این که سازمان مذکور بر درآمد و هزینه آنها نظارت داشته و مؤسسات فوق حداقل ده درصد از مددجویان خود را بدون دریافت هرگونه دستمزد به افراد معرفی شده از طرف سازمان بهزیستی اختصاص دهند.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه هجدهم تیرماه یک هزار و سیصد و هفتاد و چهار مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۲۱/۴/۱۳۷۴ به تأیید شورای نگهبان رسیده است. رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علیاکبر ناطق نوری (روزنامه رسمی، شماره ۱۴۶۸۱، ۱۱/۵/۱۳۷۴؛ حقوق معلولین در ایران، ص۴۰)
تبصرههای اصلاحی
تبصره ۱-۴، اصلاحی ۹ بهمن ماه ۱۳۷۵ـ امور اجرایی بهزیستی در هر استان به عهده مدیر کل بهزیستی استان میباشد که توسط رئیس سازمان بهزیستی کشور منصوب میگردد.
تبصره ۲- ۴، اصلاحی ۹ بهمن ماه ۱۳۷۵ـ به منظور جلب کمکهای اشخاص حقیقی و حقوقی به سازمان بهزیستی کشور شورایی بنام شورای مرکزی مشارکتهای مردمی با بهزیستی در ستاد مرکزی سازمان و شورای مشارکتهای مردمی با بهزیستی در مراکز استانها و شهرستانها به شرح زیر تشکیل میگردد:
الف ـ ترکیب اعضای شورای مرکزی مشارکتهای مردمی با بهزیستی عبارتاند از:
۱ـ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان رئیس شورا؛ ۲ـ وزیر کشور یا معاون وی؛ ۳ـ رئیس سازمان بهزیستی کشور به عنوان دبیر شورا؛ ۴ـ نماینده دبیرخانه ائمه جمعه و جماعات؛ ۵ـ شهردار تهران؛ ۶ـ رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه؛ ۷ـ پنج نفر از معتمدین محلی به انتخاب رئیس سازمان.
ـ مسئولیت هماهنگی و سیاستگذاری و نظارت بر امور شوراهای استان و شهرستان با شورای مرکزی مشارکتهای مردمی با بهزیستی خواهد بود.
ب ـ ترکیب اعضای شورای مشارکتهای مردمی با بهزیستی استان عبارتاند از:
۱ـ استاندار؛ ۲ـ امام جمعه مرکز استان؛ ۳ـ شهردار؛ ۴ـ مدیر کل بهزیستی استان؛ ۵ـ مدیر کل اوقاف و امور خیریه ؛ ۶ـ رئیس دانشگاه علوم پزشکی مرکز استان؛ ۷ـ پنج نفر از معتمدین محلی به انتخاب مدیر کل بهزیستی استان.
ج ـ ترکیب اعضای شورای مشارکتهای مردمی با بهزیستی شهرستان عبارتاند از:
۱ـ امام جمعه مرکز شهرستان؛ ۲ـ فرماندار؛ ۳ـ رئیس اداره بهزیستی شهرستان؛ ۴ـ رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان؛ ۵ـ رئیس اداره اوقاف و امور خیریه؛ ۶ـ شهردار مرکز شهرستان؛ ۷ـ پنج نفر از معتمدین محلی به انتخاب رئیس بهزیستی شهرستان استاندار، رئیس شورای مرکز استان و فرماندار رئیس شورای مرکز شهرستان و مدیر کل بهزیستی استان و رئیس بهزیستی شهرستان دبیر شورا در استان و شهرستان خواهند بود.
وظایف شورای مشارکتهای مردمی با بهزیستی به شرح زیر است:
۱ـ جلب کمکهای مادی و معنوی اشخاص حقیقی و حقوقی به منظور حل مسائل و مشکلات اقشار محروم و معلول و ایتام.
۲ـ نظارت بر نحوه مصرف وجوه خاص اهدایی به سازمان بهزیستی.
تبصره ۱۰، اصلاحی ۹/بهمن ماه/۱۳۷۵ ـ کلیه مؤسسات دولتی و غیردولتی که بیش از پنجاه نفر در آنها به کار مشغولاند مکلفاند طبق آئیننامهای که از طرف سازمان بهزیستی کشور تهیه و به تصویب سازمان بهزیستی کشور میرسد، نسبتی بین ۲ تا ۵ درصد کارکنان خود را از میان معلولین توانبخشی شده که قادر به انجام کارهای مورد نیاز این قبیل مؤسسات باشند استخدام کنند.
مؤسسات غیردولتی که به هر علتی مفاد این تبصره را رعایت ننمایند، مکلفاند بابت هر مورد مبلغ معینی را که به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید به سازمان بهزیستی کشور بپردازند.
تا در جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای معلولین تحت پوشش هزینه گردد.
کارگاهها و مؤسساتی که معلولین را استخدام میکنند از پرداخت حق بیمه سهم کارفرما معاف هستند.
حق بیمه سهم کارفرما از محل بودجه عمومی که سالآنه در قانون بودجه کل کشور منظور خواهد شد پرداخت میگردد (مشابه مقررات قانون معافیت حق بیمه سهم کارفرمایی که تا پنج نفر کارگر دارند).
تبصره ۱۶، الحاقی ۹ بهمن ماه ۱۳۷۵ـ سازمان بهزیستی کشور میتواند در جهت پیشگیری، تشخیص و جلوگیری از شدت معلولیتها طبق ضوابط وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی مراکز توانبخشی پزشکی را در چهارچوب تشکیلات موجود سازمان ایجاد نماید.
نتیجهگیری
سازمان بهزیستی با تصویب شورای انقلاب کارش را در سال ۱۳۵۹ آغاز کرد. اکنون حدود ۳۵ سال از عمرش میگذرد. از منظر حقوق بشر، خدمات بسیاری داشته که از مصادیق حقوق بشر است. در جهان متعارف است هر نهادی خدمات انسان دوستانه داشته باشد، مطلوبتر و مقبولتر است و در سراسر جهان بیشتر به آن توجه میشود. اما صرف فعالیت عملی در جهت حقوق انسانی اقشاری مانند معلولین کافی نیست و لازم است این فعالیتها ضبط و ثبت گردد؛ به جهان گزارش شود؛ تا نسلهای آینده و پژوهشگران کنونی در جریان قرار گیرند و تجارب و دستاوردها منتقل گردد.
سازمان بهزیستی تا کنون ۳۶ دوره مسابقات قرآنی برای نابینایان برگزار کرده است. یعنی اولین و قدیمیترین سازمانی است که به خواست دینی روشندلان اهتمام داشته و برای افزایش توانمندیهای قرآنی آنها اقدام کرده است. اما متأسفانه گزارش درباره این مسابقات بسیار اندک است. با اینکه حداقل با ده جلد کتاب گزارشی و تصویری میتوانستیم این تجربه را به جهان معرفی کنیم و به زبانهای مختلف این جنبه حقوق بشری سازمان را در تاریخ ماندگار سازیم.
سازمان بهزیستی در دوره هر رئیس رویکرد و خطمشی کلانی داشته است. از اینرو فعالیتهای کلی سازمان در دوره آقای هاشمی نسبت به دورههای قبل تفاوتهایی داشت. امید است دوره جدید مدیریت و ریاست آقای محسنی بندپی، خطمشی دیگری با خاستگاههای ضروری جدید حاکم گردد.
اما ضرورت عاجل به طور خلاصه عبارتاند از:
۱ـ بازنمایی گذشته سازمان
تمامی معاونتها و بخشها و ادارات در شهرها موظف شوند فعالیتهای گذشته خود را منتشر و در اختیار جامعه قرار دهند. از این طریق هویت و واقعیت خود را عرضه کنند و اطلاعات مکفی به نخبگان بدهند تا بتوان به بررسی، نقادی و داوری پرداخت.
۲ـ ایجاد فضای نقد و بررسی گذشته برای بهسازی آینده
اگر سازمان از نقد و داوری نخبگان هراس داشته باشد، نمیتواند آتیه فعال برای خودش ایجاد کند. از اینرو با تشکیل همایشها، باید امکان و زمینه نقادی را فراهم آورد.
منابع
حقوق معلولان ایران، علی نوری، قم، صحیفه خرد، ۱۳۹۴؛ حقوق معلولان در قوانین ایران، احمد باختر، تهران، جنگل: جاودانه، ۱۳۸۶، ۱۹۵ص؛ دانشنامه جهان اسلام، بهکوشش بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، جلد۱۶، ۱۳۹۱؛ دانشنامه دانش گستر، تهران، ۱۳۸۹؛ روزنامه رسمی، سالهای ۱۳۵۹، ۱۳۶۷، ۱۳۷۴؛ سایت سازمان بهزیستی کشور؛ سایتهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی؛ کتاب مرجع حقوق معلولین مشتمل بر کلیه قوانین، مقررات، آییننامهها و معرفی سازمانهای مرتبط با معلولین و نیز کنوانسیونهای بینالمللی سه زبانه پارسی، انگلیسی و فرانسه، حسین زهرایی، سیدمحمدرضا تابان، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۹۳، ۳۴۸ص؛ نکت الهمیان فی نکت العمیان، صفدی، به کوشش احمد زکی، افست، قم، منشورات شریف رضی، ۱۳۷۲٫
علی نوری-دفترفرهنگ معلولین قم