معضل اشتغال یکی از بزرگ ترین چالش های کنونی جامعه به شمار می رود که بی تردید ذهن بسیاری را در کشور به خود مشغول ساخته است.
در این میان،معلولان جسمی و حرکتی نیز از این بحران مصون نمانده اند،با این تفاوت که به دلیل عدم فرهنگ سازی صحیح و نگاه نه چندان مثبت برخی از مسئولان به توانمندی های معلولان ،تبعات و عوارض بیکاری برای این طیف با عمق و شدت هر چه بیشتری همراه شده است.
به زعم بسیاری از کارشناسان و مسئولان،بیکاری یکی از اصلی ترین مشکلات جاری و ساری در کشور محسوب می شود،که رفع آن نقش بسزایی را در حل و فصل بسیاری از مشکلات،نارسایی ها،نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه ایفا خواهد کرد.
بطور یقین پیامدهای عدم اشتغال برای معلولان،بسیار بیشتر از دیگر افراد جامعه خواهد بود زیرا ناتوانی جسمی و حرکتی در این قشر به خودی خود با محدودیت هایی همراه است که عدم اشتغال نیز می تواند این مشکل را به چالش های جدی تری مبدل سازد.
طبق قانون،دستگاه های دولتی،موظفند قریب به سه درصد از نیروی مورد نیاز خود را از طیف ها و گروه های کم توان یا ناتوان جسمی(معلولان) جذب و تامین کنند.
قانونی که ظاهرا در عمل با دشواری های بسیاری روبرو است و علت اصلی این معضل را باید در عدم فرهنگ سازی مناسب و اصولی و نگاه ناصحیح برخی از مسئولان به این گروه از جامعه جستجو کرد.
متاسفانه برخی از مدیران گمان می کنند کم توانی و یا ناتوانی جسمی و حرکتی ،مانعی جدی در بازدهی و کارآمدی مثبت معلولان محسوب می شود.
اگرچه معلولان بطور طبیعی با محدودیت هایی مواجه هستند اما در کنار محدودیت ها از توانمندی های ویژه ای نیز برخوردارند که در صورت شناخت و درکی صحیح از پتانسیل های موجود در چنین افراد و گروه هایی می توان با گماردن آنها در پست ها و مسئولیت های متناسب،از استعدادهای بالقوه این طیف به نحو سازنده ای بهره مند شد.
بسیاری از مشاغل در نهادها و ادارات گوناگون وجود دارد که لزوما نیازمند سلامت جسمانی و حرکتی 100 درصدی نیست اما نگاه معیوب برخی از دستگاه ها باعث انزوای بسیاری از معلولان در جامعه شده است.
دشواری ها والزامات پیش روی معلولان ایجاب می کند تا با نگاه و رویکردی جدی و ویژه،نسبت به حل و فصل مشکلات این اقلیت بزرگ شهروندی ورود کرد.
بطور یقین هزینه زندگی یک فرد معلول در مقایسه با افرادی که از سلامت جسمی و حرکتی برخوردارند بصورت نسبی با سنگینی و تزاید هر چه بیشتری همراه است.
نباید از نظر دور داشت که زندگی،حق معلولان است و باید با تنظیم و طراحی برنامه هایی هدفمند،زمینه و بستر لازم برای حیات این گروه از جامعه به نحو مطلوب تری فراهم شود.
** ضرورت تقویت برنامه های توانمند سازی در قشر معلولان
یکی از وظایف سازمان بهزیستی،توانمند سازی معلولان است،امری حائز اهمیت که علاوه بر بستر سازی برای شکوفایی استعدادهای این قشر و تاثیرگذاری این گروه در رشد و توسعه کشور و جامعه،از بروز مشکلاتی روحی و روانی و خانه نشینی آنها نیز جلوگیری می کند.
معلولی که با بحران شغلی مواجه است،بصورت بالقوه مستعد آسیب پذیری روحی و روانی هر چه بیشتری خواهد بود و تحقق وتامین اشتغال مولفه ای حائز اهمیت است که از انزوا و عزلت نشینی احتمالی معلولان جسمی و حرکتی پیشگیری می کند.
اعتماد به نفس،خودباوری،آزادکردن توانمندی ها و انرژی مثبت نهفته در این گروه اجتماعی،برقرای ارتباط مفید موثر و سازنده،استعداد سنجی و ارزیابی دقیق و اصولی از توانایی های چنین افرادی در کنار مهارت آموزی و ارتقای تخصصی این طیف از جامعه، از مولفه های و شاخصه هایی است که در صورت توانمند سازی اصولی معلولان،قابل حصول خواهد بود، امری که تحقق آن،توام با تجدید نظر و بازبینی در نوع نگاه جامعه به چنین اقشاری،می تواند در رفع معضل اشتغال معلولان مثمر ثمر واقع شود.
قانون 3 درصد جذ معلولان در دستگاه های اداری بدون عملیاتی شدن موارد فوق امکان پذیر نخواهد بود.از سوی دیگر تقویت توانمند سازی معلولان جسمی و حرکتی در خود اشتغالی این گروه از جامعه نیز مطلوب اثر خواهد بود.
البته عرصه خود اشتغالی نیازمند تامین الزامات دیگری همچون ارائه تسهیلات ویژه است که با هموار ساختن پروسه پیچیده اداری-بانکی دریافت چنین حمایت هایی قابل حصول خواهد بود.
امید است با برنامه ریزی های هر چه منسجم تر،مسیر پویایی،بالندگی و مشارکت اجتماعی و اقتصادی معلولان در ابعاد گوناگون جامعه تسطیح شود که در صورت تحقق این امر،بطور یقین کشور نیز با شکوفایی مضاعفی همراه خواهد شد،زیرا با ورود چنین استعدادهایی،بازدهی و بکارگیری از تمامی ظرفیت های موجود به نحو فزاینده ای ارتقا خواهد یافت،که ثمره آن در رشد وتوسعه مضاعف کشور قابل لمس خواهد بود.