درخشش ۵۶ مدال از خانه بی نام و نشان اردبیل
اردبیل – خبرگزاری مهر: قهرمانان ورزشی گمنامی در یکی از محلات حاشیه شهر اردبیل ساکن هستند که در سکوت سنگین متولیان، زیر سقف خانه ای که با تمام نداشته هایش مفتخر به ۵۶ مدال رنگارنگ رقابت های کشوری و جهانی است، چشم به بی مهری ها بسته اند.
به گزارش خبرنگار مهر، محله “آراز علی” را شاید اگر از ساکنان مناطق مرکزی شهر اردبیل بپرسید به درستی نتوانند آدرس بدهند، اما در حاشیه بزرگراهی که تردد بی امان آن ایمنی چندانی برای روشندلان تداعی نمی کند، خیابان استاد شهریار ما را به خانه بی نام و نشانی می رساند که حرف های شنیدنی بسیاری دارد.
برای اینکه از خیابان اصلی به خانه مورد نظر برسیم کوچه های فاقد آسفالت متعددی را رد می کنیم، آن هم درست در مقطعی از زمان که قول تبلیغاتی آسفالت راه های روستایی توسط نمایندگان اردبیل شنیده می شود و اینجا در خود شهر، ساکنان کوچه های حاشیه شهر در پیچ و تاب گل و لای صبح را به شب می رسانند.
مقابل درب آبی رنگی که محل زندگی چهار قهرمان جهانی استان اردبیل است، می ایستیم. دو برادر در آستانه در ایستاده اند. روشندل اند و قرار است راهنمای ما باشند تا از حیاطی عبور کنیم که وضعیت ظاهر آن حکایت از نامهربانی ها دارد. اما با تمام نداری ها وقتی به اتاق ساده و بی آلایشی که هیچ تزئیناتی ندارد، وارد می شویم بوی زندگی به معنی واقعی کلمه موج می زند.
چهار برادر ورزشکار در مقابل ما می نشینند؛ محمد، علی، احد و ابوالفضل جواهری. هر چهار نفر تجربه سال ها ورزش سخت وزنه برداری را دارند و جالب آنکه در نهایت سادگی حتی اثری از مدال ها برای تزئین دیوار ها و ظاهر سازی ها نیست.
ابوالفضل کوچکترین برادر این خانواده ۱۰ نفری فقط ۱۹ سال سن دارد و از پنج سال قبل وزنه برداری را به عنوان رشته ثابت ورزشی خود انتخاب کرده است. در وزن ۱۰۰ کیلوگرم با درجه نابینایی B۳ در کنار درس و مشق، به کوچکترین افتخار آفرین خانواده تبدیل شده است.
اولین بار در سال ۸۸ برنز مسابقات المپیاد ورزشی را از آن خود می کند و همان سال در مسابقات کشوری مدال طلا را به گردن می آویزد. در سال ۸۹ مسابقات کشوری یک طلا در پاورلیفتینگ و یک طلا در پرس را به مجموعه بی نظیر خود اضافه می کند و در سال ۹۰ با یک نقره در پاورلیفتینگ و یک نقره در پرس و در سال ۹۱ نیز با دو مدال نقره گنجینه خود را تکمیل می کند.
پس از این افتخارات ابوالفضل به رشته گلبال تغییر رشته می دهد تا در این رشته نیز استعداد خدادادی خود را نشان دهد، ورود ابوالفضل به رشته گلبال البته به دلیل آسیب جسمی صورت می گیرد و با وجود استعداد سرشار زود به تیم ملی وارد می شود، اما به دلیل محدودیت اعتبار فرصت رقابت در مسابقات سال ۹۲ مالزی را از دست می دهد.
افتخار آقای گلی به مدت دو سال در مسابقات دانش آموزی و بازیکن برتر لیگ در فروتنی این بازیکن مستعد که سال گذشته در دوم متوسطه تحصیلات خود را با معدل ۱۹.۲۸ به پایان رسانده تاثیری نداشته است.
ابوالفضل بازیکن لیگ است و دعوت بسیاری از استان ها را به دلیل علاقمندی به استان خود نپذیرفته با این وجود امیدوار است لیگ اردبیل در گلبال شکل بگیرد تا استعدادهای خود را به تکرار بنشیند.
بعد از ابوالفضل نوبت احد است که درد دل های زیادی برای طرح دارد و حتی در میانه صحبت های برادرانش گهگاه به بی مهری هایی اشاره می کند که نتوانسته مانع از فعالیت ورزشی این چهار برادر باشد. احد متولد سال ۱۳۶۹ است. از ۱۴ سالگی ورزش وزنه برداری را انتخاب کرده و هنوز هم که هنوز است روزانه چهار ساعت تمرین حرفه ای دارد.
۱۵ مدال طلا، دو نقره و سه برنز دستاورد تمرینات روزمره قهرمانی است که با درجه نابینایی B۳ توانسته است بارها افتخار کشور و استان خود باشد.
اولین رقابت خود در مسابقات کشوری وزنه برداری سال ۸۳ را تنها با ۱۵ روز تمرین سخت با مدال برنز به پایان می رساند و این نقطه آغازی می شود تا برنز نابینایان جهان در المپیک ۲۰۱۱، نقره پرس سینه و طلای پاور لیفتینگ آمریکا در سال ۲۰۱۲ با رکورد باورنکردنی ۶۸۷.۵ کیلوگرم و رکورد افزایش ۷۰ کیلوگرم وزنه برداری از ۵۵۲.۵ کیلوگرم به ۶۲۲.۵ کیلوگرم در چین را از آن خود کند.
از سال ۸۹ عضویت تیم ملی در کارنامه ورزشکاری است که معتقد است استعدادهای قابل توجه ورزشی در نابینایان این استان وجود دارد، فقط کافی است دستی به مهر به استقبال این استعدادها بشتابد تا اردبیل زبانزد استان های کشور شود.
بعد از دریافت کاپ رقابت های کشوری سال ۹۰ رشت، سال گذشته به بهانه کمبود بودجه از اعزام این قهرمان به چین ممانعت می شود اما اراده احد ستودنی است، وقتی از برنامه هایش می پرسم آمادگی برای رقابت های پیش رو را به میان می کشد و معتقد است خط زندگی اش را در ورزش یافته است. حتی ادامه تحصیلات را فدای فعالیت ورزشی کرده و تحصیلات خود را بعد از اخذ دیپلم رها کرده است.
در ادامه وقتی نوبت شنیدن صحبت های علی می رسد، نیم ساعت از زمان مصاحبه سپری شده اما او با وجود مشکلات بینایی برای اولین بار سرش را بالا می گیرد و پاسخ سئوالها را می دهد. علی متولد ۱۳۶۷ و تحصیل کرده رشته روانشناسی است. با درجه نابینایی B۴ توانسته ۹ سال در ۶۷.۵ کیلوگرم وزنه بردارد.
شنیدن این موفقیت شاید ساده به نظر برسد اما ورزشکاران حرفه ای می دانند که ثابت نگهداشتن وزن با وجود تمامی مشکلات به چه درجه ای از تمرین و ممارست نیاز دارد.
از سال ۸۳ وقتی علی فعالیت ورزشی خود را آغاز می کند در همان سال اول موفق به کسب مدال طلا می شود و باز بهانه کمبود بودجه مانع از حضور ورزشکار جوان ایرانی در مسابقات جوانان و نوجوانان آمریکا می شود.
۱۷ اسفند ۸۵ وقتی به مسابقات کشوری دعوت می شود، به دلیل مشکلات سربازی و عدم پایان خدمت مانع خروج او از کشور می شوند. تعجب نکنید عدم پذیرش شرط سنی مانع از معافیت در همان سال می شود و از حضور ورزشکار در مسابقات همان سال و سال بعد نیز ممانعت می شود.
معافیت سربازی در سال ۸۸ حاصل شده و در این بازه زمانی تمرینات حرفه ای علی با کسب مجموعا ۱۲ مدال طلای کشوری به قوت خود ادامه می یابد. علاوه بر این وی در سال ۹۰ زمان ۵۸ ثانیه را در دو ۴۰۰ متر ثبت می کند و استعداد ورزشی دیگر را به موفقیت های خود پیوند می زند. از سال ۹۰ تا ۹۳ برنده سه مدال برنز در همان رشته وزنه برداری می شود و این روزها تمریناتش برای آمادگی در رقابت های آینده ادامه دارد.
برادر بزرگتر این ورزشکاران گمنام محمد متولد ۱۳۶۵ است و در رشته روانشناسی در دانشگاه پیام نور اردبیل تحصیل می کند. با درجه نابینایی B۲ فعالیت ورزشی خود را از سال ۸۳ آغاز کرده و در این ۱۰ سال سپری شده سه مدال طلا، پنج نقره و پنج برنز را افتخار ورزشی استان اردبیل ساخته است.
سال ۸۶ به رقابت های جهانی دعوت می شود اما ویزای ورزشکار صادر نمی شود تا استعدادی که می توانست پرچم ایران را بالا ببرد مجال شکوفایی نیابد.
فاصله گیری محمد از ورزش در سال های اخیر به تعبیر خودش به دلیل عدم اهمیت و ارزش گذاری متولیان و نیز اشتغال به تحصیل است. می گوید در هر رقابتی جزو سه نفر اول بودم اما وضعیت زندگیمان تغییری نکرد، نه اشتغال نه حقوق از فدراسیون و نه هیچ گزینه رشد و شکوفایی.
این مشکلات را البته سه برادر دیگر نیز تجربه می کنند و سوال دیگر من برای طرح مشکلات با اظهارات محمد پاسخ خود را گرفته است.
هر کجای داستان را از سر بخوانیم پاسخ محمد گواه وجود ورزشکاران گمنامی است که نه در تجهیزات نه مربیان حرفه ای و نه حمایت های معیشتی چندان ملایمت را تجربه نکرده اند.
احد به یاد دارد که بعد از بازگشت از رقابت های بین المللی ترکیه هدیه یکی از دستگاه های متولی معلولان و نابینایان به وی فقط ۲۰۰ هزار تومان بوده است و محمد از گذشته درخشان وزنه برداری نابینایان در اردبیل یاد می کند که زمانی طلایه دار میدان بود و امروز از آن روزهای درخشان فاصله گرفته است.
سه برادر وزنه بردار نابیناو کم بینا با وجود تمام بی مهریها، بی توجهی ها، گمنامی و شرایط سخت مالی این روزها برای مسابقات المپیک سئول کره جنوبی در اردیبهشت سال آینده آماده می شوند و برادر کوچکتر تا یک ماه آینده مسابقات قهرمانی کشوری بزرگسالان، بعد جوانان و در دی ماه مسابقات لیگ گلبال را پیش رو دارد.
گفتگویم با این قهرمانان بی نام و نشان پایان یافته، اتاقی را ترک می کنیم که از تابش مدال های استقامت و پایداری روشن شده است. اینجا بی نام و نشان نیست، باید چشم دل داشت، اما افسوس که نداریم و نیست.
اینجا سادگی و صداقت موج می زند و نجابتی که جا دارد مسئولانی که تمایل به پر کردن جداول آماری خود دارند، برای یکبار هم که شده حتی به اشتباه در این خانه را به مهر بکوبند و دین خود را ادا کنند.
عکس و گزارش: ونوس بهنود – محمد میرزایی ناطق