پیتر هاوسر روانشناس عصبی و عضو موسسه فناوری روچستر در نیویورک که خود ناشنوا است، در نشست سالانه انجمن پیشرفت علم آمریکا گفت: بیشتر کودکان ناشنوا در خانواده های شنوا به دنیا می آیند و اغلب والدین شنوا با کودکان تازه متولد شده و ناشنوای خود با زبان اشاره صحبت نمی کنند. در نتیجه، این کودکان چندان در معرض زبان اشاره قرار نمی گیرند و فراگیری این زبان در آنها به تاخیر می افتد.
تحقیق هاوسر نشان می دهد که این کمبود نه تنها سیر عادی تکامل زبان بلکه سایر جنبه های عملکرد ذهنی را نیز مختل می کند.
هاوسر و همکارانش عملکرد اجرایی — تلاش سطح بالا ذهنی که شامل کنترل توجه، انگیزه ها و احساسات است — مغز را در ۱۱۵ کودک ناشنوا مطالعه کردند؛ محققان از این کودکان خواستند که خطوطی را در میان مجموعه ای از دایره ها و اعداد ترتیبی بکشند، اما نباید دایره های هم رنگ را به یکدیگر وصل کنند.
براساس یافته این تحقیق، رسم خطوط مورد نظر توسط کودکانی که تا حدود سه سالگی زبان اشاره را فرا نگرفته بودند، در مقایسه با کودکانی که از بدو تولد در معرض این زبان قرار گرفته بودند، حدود ۱۷ ثانیه بیشتر طول کشید.
آزمایش های مشابه روی ۴۰ بزرگسال نیز نشان داد که سرعت عمل افرادی که زبان اشاره را از اوان کودکی فرا گرفته بودند، ۲۳ ثانیه بیشتر از افرادی بود که زبان اشاره را دیرتر فرا گرفته بودند.
جنی سینگلتون روانشناس و کارشناس زبان کودک از موسسه فناوری جورجیا در آتلانتا معتقد است که این نتایج تداوم تاثیر فراگیری زبان اشاره از اوان کودکی تا دوران بزرگسالی را نشان می دهد.
سینگلتون با استناد به آزمایش جداگانه ای که روی دانش آموزان ناشنوا انجام داده بود، گفت: کودکانی که زبان اشاره را دیر فرا گرفته باشند، به راهنمایی مجدد بیشتری برای دنبال کردن مکالمات به زبان اشاره نیاز دارند و بر این اساس، خانواده کودکان ناشنوایی که کاشت حلزونی یا سمعک دریافت می کنند، لزوما نباید تلاش ها برای آموزش زبان اشاره را رها کنند زیرا اگر کشت کاشت حلزونی موفقیت آمیز نباشد، در آن صورت این اطمینان وجود خواهد داشت که زبانی برای استفاده در اختیار دارند.
منبع :ایرنا