توانبخشی برنامه نسبتا جدیدی است که برای معلولان کاربرد دارد و اصل و مفهوم آن اصلاح و رشد اعمال حرکتی بدن از طریق تمرین است. حرکات، فعالیت و تمرینات ورزشی به عنوان ابزاری برای بهبود و رشد تواناییهای اجتماعی، ذهنی و جسمی ساخته شده است. اما اینکه چقدر مربیان و برنامه های توانبخشی قابل اعتماد هستند مبحثی است که خبرنگار ایسنا در این گزارش به آن پرداخته است.
به گزارش خبرنگار ایسنا، داستان از آن جایی شروع میشود که فرانک سیفیه بانویی 34 ساله، دچار آسیب نخاعی گردن شد. فرانک تعریف میکند که چگونه این اتفاق افتاد: همه چیز از یک حادثه شروع شد، 10 سال پیش، زمانی که از خیابان عبور میکردم لحظهای نور خورشید در چشمم درخشید و برای ثانیه ای چیزی ندیدم. اما صدای لنتهای ترمز ماشینی را شنیدم که مثل غول آهنی با سرعت به طرفم میآمد و با قدرت ترمز میگرفت. چشم که باز کردم اطرافم آشنا نبود، چیزی را حس نمیکردم، نمیتوانستم بلند شوم، مهره های گردنم شکسته بود، من دچار آسیب نخاعی شده بودم.
او ادامه می دهد: بعد از مدتی کلنجار رفتن با خود بالاخره با این شوک بزرگ زندگی کنار میآیید و به کار کردن مشغول میشوید چون شما هنوز زنده اید، من نیز بعد از مدتی در یک چاپخانه مشغول به کار شدم، کار کردن را دوست داشتم، اما گاهی به خاطر شرایطم مجبور به تعویض کارم بودم. مدتی در یک شرکت تبلیغاتی مشغول شدم و پس از آن یک موسسه کلاسهای آموزشی اعتماد به نفس و مدیتیشن تاسیس کردم. آخرین کارم گلفروشی بود، اما به خاطر سخت بودن رفت و آمد مجبور به ترک آن شدم.
سیفیه می گوید: پس از 5 سال یک مرکز توانبخشی را پیدا کردم که ادعا می کردند با حرکات اصلاحی به صورت میانگین تا یک سال میتوانند با حرکات ورزشی معلولان را راه بیندازند. خیلی خوشحال بودم که دوباره میتوانم توانمند شوم. (بغض میکند) توان کمی در عضلات دست و پا دارم، در آن مرکز توانبخشی زیر نظر یکی از مربیان کار با دستگاه را بر اساس برنامه ای که داده بودند آغازکردم، اما نحوه اشتباه استفاده از دستگاه باعث ایجاد فاصله میان استخوان لگن و ران شد. پس از احساس درد از مربی راهکار خواستم اما راهکاری نداشت.
او ادامه می دهد: بعدها پزشکان گفتند اگر زودتر به این در رفتگی و آسیب رسیدگی میشد، شاید اکنون میتوانستم روی پاهایم بایستم. پس از چند ماه که متوجه این آسیب شدم، دچار شکستگی شدید استخوان ران و در رفتگی لگن در سمت چپ بدنم به خاطر ورزش اشتباه شده بودم. به خاطرآسیب نخاعی گردنی که داشتم و گذشت چند ماه از بروز آسیب نتوانستم از آن موسسه شکایت کنم.
او می گوید: درگیر مسائل حقوقی شدن برای افرادی که دچار آسیب نخاعی هستند قدری دشوار است. چرا که اگر وکیل بگیرند شامل هزینههای بالایی میشود، اگر هم خودشان پیگیر این شکایت باشند به دلیل وضعیت جسمانی، برایشان کار مشکلی است.
سیفیه با بغضی در صدایش ادامه میدهد: دیگر نمیتوانم بایستم، ورزش کنم، همیشه متحمل درد هستم و به صورت مرتب از مسکن استفاده میکنم. پس از آن اتفاق دو هفته در بیمارستان بودم و دوبار به اتاق عمل رفتم، هنوز هم در استخوانهایم پیچ و پلاک است… امیدوارم که دیگر اتفاقی برایم رخ ندهد.
سیفیه اکنون تمام روزش را در خانه میگذراند و به خاطر مسکنهایی که برای دردش مصرف میکند دچار زخم معده و اثنی عشر شده است، میگوید: گاهی خون بالا می آورم و به خاطر این موضوع چند روزی را در بیمارستان بستری میشوم، بارها آندوسکوپی انجام داده ام و هنوز بعد از گذشت 5 سال درد میکشم.
این داستان فرانک سیفیه بانویی بود که به دلیل آسیب نخاعی برای بهبود توانمندی هایش به مرکزی مراجعه می کند اما به دلیل عدم آشنایی ونداشتن اطلاعات کافی مربی دیگر قادر به ورزش کردن و ایستادن نیست.
این روزها علاوه بر کارت ملی و شناسنامه که معرف هرکسی است گویی کارت مربیگری هم از الزاماتی شده که در کیف و جیب هرکسی پیدا میشود هرفرد پس از چندی ورزش کردن حداقل کارت مربیگری یک رشته را دارد. صرف نظر از این که آیا از صلاحیت آموزش برخوردار است یا خیر تنها به صرف داشتن یک کارت -که هرکس میتواند به راحتی آن را دریافت کند- میتوان مربی شد و سلامت جامعه را در دست گرفت و به این ترتیب است که ورزشگاههای بیشتری بسته و به تعداد مطبهای پزشکی افزوده می شود. اتفاقی که نهایتاً به کاهش ارزش متخصصان ورزش در جامعه و ورزشکارانی با آسیبهای شدید جسمی و روحی میانجامد.
اکنون که بهترین خیابانهای استان را مطبهای پزشکی گرفتهاند و تعداد داروخانهها از تعداد فروشندگان وسایل ورزشی بیشتر است خبرنگار ورزشی ایسنا به سراغ چند تن از روسای هیئتهای ورزشی رفت تا بداند که چه اقدامی برای جلوگیری از این اتفاقات کردهاند و به بررسی این معضل پرداخت.
رئیس هیئت بدنسازی و پروش اندام استان اصفهان در پاسخ به این پرسش که در سال گذشته چه تعداد کلاس مربیگری بدنسازی برگزار شده است، گفت: در سال گذشته 280 نفر در کلاسهای مربیگری شرکت کردهاند که از این تعداد حدود 200 نفر کارت مربیگری دریافت کردهاند.
حسین یارمحمدیان در پاسخ به این پرسش که آیا این تعداد کارت مربیگری باعث اشباع شدن تعداد مربیان در سطح استان نمیشود؟ می گوید: این اولین دوره برگزاری مربیگری بدنسازی بانوان است که در استان اصفهان برگزار میشود. نه تنها باعث اشباع جامعه نمیشود، بلکه به شدت به مربی نیازمندیم و در اولین فرصت مجددا کلاس مربیگری برگزار میکنیم.
فردی که در آزمون ها موفق شود مانعی برای مربی شدنش وجود ندارد
وی با اشاره به اینکه صلاحیت افرادی که کارت مربیگری را دریافت میکنند قانون مشخص میکند، می گوید: ما موظف به اجرای قوانین هستیم و نمیتوانیم، مشخص کنیم که افراد صلاحیت دریافت کارت مربیگری را دارند یا خیر. قانونگذاران تعیین میکنند که افراد با چه ویژگیهایی میتوانند دراین دورهها شرکت کنند و ما صرفاً مجری قوانین هستیم.
رئیس هیئت بدنسازی و پروش اندام استان اصفهان در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه افراد در دورههای مربیگری در کمتر از یک ماه توانایی دریافت کارت مربی را دارند، آیا علم لازم برای این کار را دریافت میکنند؟ می گوید: افراد آموزشهای متعددی میبینند و کلاسهای مختلفی را پشت سر میگذارند. اما آنها نیز باید دارای پیش زمینه عملی باشند تا بتوانند در هر رشتهای به این امر بپردازدند، افرادی که دارای پیش زمینه نباشند اگر هم در کلاسهای تئوری قبول شوند، نمیتوانند در کلاسهای عملی قبول شوند.
وی می افزاید: در هر دوره معمولاً 30 تا 40 درصد از افرادی که در این کلاسها شرکت میکنند قبول نمیشوند. فرد باید دارای سوابق و تمرینات عملی در این رشته باشد تا بتواند در این کلاسها موفق به کسب کارت مربیگری شود. اگر فردی بتواند در کلاسها شرکت کند و موفق شود که آزمونها را پشت سر بگذارد مانعی برای مربی شدن او وجود ندارد.
ورزش علمی شده است
رئیس هیئت والیبال استان اصفهان در این خصوص می گوید: کلاسهای مربیگری در مقاطع مختلف در استان، طبق تقویم فدراسیون و نیازهای استان به مربی برگزار میشود. کلاسهای مربیگری باعث ارتقاء علمی مربیان میشود. استان اصفهان بهترین مربیان را در رده ملی و بین المللی دارد.
تیمور باجول می افزاید: مربیان نیاز به باشگاههایی دارند تا از آنها حمایت شود و مطالبی که آموختند را به دیگران بیاموزند. امروزه ورزش علمی شده است و بیشتر از قدرت، نیاز به فکر کردن دارد. ورزش علمی هم مربی علمی و هم اخلاق حرفه ای میطلبد.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه در سال جاری چهار دوره کلاس مربیگری درجه 3 برگزار شده است، آیا این تعداد مربی جامعه را اشباع نمیکند؟ می گوید: والیبال رشته مورد علاقه مردم است. این یک نقطه ضعف است که به کلاسهای مربیگری به عنوان یک منبع در آمد نگاه میشود و کسانی که در این دورهها شرکت میکنند برای کسب درآمد است. البته ایجاد شغل از طرف ما نیز ضعیف بوده است.
رئیس هیئت والیبال استان اصفهان با اشاره به اینکه همه افرادی که کارت مربیگری میگیرند نمیتوانند به امر آموزش بپردازند، می افزاید: آیا همه کسانی که گواهی نامه میگیرند ماشین هم دارند؟ مربیان نیز باید در باشگاهها طالب داشته باشند. کانونها نیز از مربیانی استفاده میکنند که عملکرد مناسبی داشته باشند.
باجول در خصوص زمینه اشتغال برای افرادی که کارت مربیگری دارند می گوید: شاید این افراد نتوانند در باشگاهها کار کنند اما میتوانند والیبال را به خانواده خود آموزش دهند. هرچه مدارج علمی ورزشی را در کشور افزایش دهیم متحمل ضرر نمیشویم. اگر همه مردم کشور کارت مربیگری داشته باشند، گامی به جلو برداشتهایم.
تا زمان شکایت قادر به برخورد نخواهیم بود
وی در پاسخ به این پرسش که آیا یک دوره یک ماهه برای فراگیری این علوم کافی است، می گوید: دریافت کارتهای مربیگری یک روند است که به ترتیب از درجه سه آغاز شده و به مربی بین المللی میرسد. کسی که برای دریافت کارت اقدام میکند در درجه 3 دوره میبیند و پس از گذشت 3 سال میتواند برای ارتقاء کارت خود اقدام کند.
رئیس هیئت والیبال استان اصفهان ادامه می دهد: باشگاههایی که مربیانی را استخدام میکنند که علم کافی ندارند متخلف هستند و طبق ضوابط باشگاهها موظفاند مربی خوب در اختیار استفاده کنندگان قرار دهند. اما تا زمانی که از سوی استفاده کنندگان شکایت یا گزارشی دریافت نکنیم قادر به برخورد نخواهیم بود.