(صفحه ی یک قطره از دریا)
هديۀ خداوند
تازگي ها توي كلاس تمرين بندگي اميدمان به پاك شدن اشتباهاتمان بيشتر شده.آخر به ما تخته های وایت بردی داده اند تا راحت تر بتوانیم اشتباهاتمان را پاک کنیم.
قرار بود هديه اي از طرف خداوند به دانش آموزاني كه لغزش كمتري دارند وكمتر اشتباه مي كنند داده شود ، همه منتظر آن هديه بوديم و از آن روز كه اين خبر به گوشمان رسيد رفت و آمد شيطان به كلاس ها بيشتر شد. حالا مي بايست بيشتر از پيش مراقب تخته هاي سفيد اعمال خود مي بوديم.
دلم مي خواست زودتر هديۀ خداوند به دستمان برسد و مدام به اين فكر بودم كه خطايي نكنم. روزها گذشت، و يك روز شيطان كار خود را كرد. او ماژيك هاي وايت برد مرا با ماژيك هاي معمولي عوض كرد، اين را وقتي متوجه شدم كه بعد از مدت ها تلاش اشتباهي را روي تخته نوشتم و هر قدر تلاش كردم آن را پاك كنم نشد.
پيش نماينده خداوند رفتم، آنقدر گريه كردم و دليل آوردم كه جوابم را بدهد.
نماينده عصباني بود و با همان حالت به من گفت: “انسان غافل! مطمئني كه ماژيك هايت عوض شده؟ و من با خوشحالي و اصرار گفتم: “بله! بله!”
نماينده نوشتۀ روي ماژيك ها را نشانم دادو بلند خواند: “فقط براي يادداشت كارهاي خوب،هدیه ای از طرف خداوند.” خداوند هديه اي به من داده بود تا كارهاي خوب پايداري را ثبت كنم اما من با ناداني اشتباهي كردم كه مدتها گوشه ای از لوح سفیدم را سیاه کرد.
منبع: