راهکارهای حمایت اجتماعی از کودکان کار در کشورهای مختلف دنیا به شکل های متفاوتی است که عمده ترین آنها کمک نقدی مشروط و غیر مشروط، برنامه های اشتغال همگانی، تامین غذا، هزینه تحصیل و… است.
به گزارش خبرنگار مهر، مطالعات گسترده در حوزه کار کودک نشان داده است که فقر پایدار و کسری درآمد، چگونه خانواده ها را در مقابل پدیده کار کودکان آسیب پذیر می کند از سوی دیگر تجارب جهانی در کشورهای مختلف حاکی از آنست که نقش حمایت اجتماعی و به ویژه نقش سطوح مختلف حمایت های اجتماعی در چارچوب مقابله با پدیده کار کودکان بسیار تاثیر گذار بوده است.
از جمله ابزارهای حمایت اجتماعی که به کار کودکان مربوط است عبارتند از: برنامه های انتقال، برنامه های مربوط به اشتغال همگانی، حمایت سلامت اجتماعی، حمایت اجتماعی از افراد ناتوان، حمایت شغلی و تامین امنیت درآمد برای افراد مسن جامعه همه و همه از مسائل مهم تاثیر گذار بر مقوله کودکان کار به شمار می آیند.
در همین رابطه اداره کل آسیب های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی به مقایسه حمایت ها و برنامه های کاهش آسیب کودکان کار در کشورهای مختلف پرداخته و در این گزارش به دنبال راهکارهایی است که چگونه با استفاده از ابزارهای حمایت اجتماعی، می تواند آسیب پذیری اقتصادی مربوط به این پدیده را کاهش دهد.
برنامه های انتقال مختص خانواده های دارای فرزند
امروزه در بسیاری از کشورها، برنامه انتقال نقدی و غیر نقدی به عنوان بخش مهمی از حمایت اجتماعی، در حال توسعه است. این برنامه های ممکن است مشروط یا غیر مشروط باشند: به این معنی که ممکن است لازم باشد خانواده ها در ازای بهره مند شدن از مزایا، وظایفی را عهده دار شوند. این امکان نیز وجود دارد که این مزایا بدون در نظر داشتن نوع فعالیت هر یک از افراد خانوار، در اختیار همه قرار گیرد. برنامه های انتقال برای خانواده ها و کودکان، از جمله پشتوانه های اساسی امنیت اجتماعی است .
اجرای برنامه های انتقال برای خانوارهای آسیب پذیر به آن ها کمک می کند بر محدودیت های منابع غلبه کنند و متعاقب آن، با توجه به این تاثیر درآمد میزان کودکان کار نیز کاهش پیدا میکند اما عواملی وجود دارد که ممکن است از کارایی طرح انتقال نقدی بکاهد. به عنوان مثال، میزان انتقال نباید به حدی باشد که باعث پدید آمدن یک تغییر رفتاری شود. محدودیت منابع، به ویژه کمبود تسهیلات مدارس ممکن است باعث شود خانواده ها کودکان خود را به مدرسه نفرستند.
انتقال نقدی غیر مشروط
طرح های انتقال نقدی غیر مشروط از جمله ابزار هایی ست که هم به صورت جداگانه و هم به عنوان بخشی از راهکار های جامع حمایت اجتماعی، برای خانوار های آسیب پذیر، مورد استفاده قرار می گیرد. این طرح ها شامل انواع کمک هزینه ها برای خانواده های دارای فرزند، پرداخت هزینه های سفر خانواده ها، مساعدت های اجتماعی ضروری و مستمری اجتماعی است.
دراین گزارش سه برنامه مجزا (برنامه Bono de Desarollo در اکوادور، برنامه انتقال نقدی اجتماعی در مالاوی و طرح های اعطای کمک هزینه به خانواده های دارای فرزند در افریقای جنوبی) را مورد ارزیابی قرار می دهیم تا با تاثیرات انتقال بدون قید و شرط بر مقوله کودکان کار آشنا شویم.
برنامه حمایتی از کودکان در اکوادور
دِبونو دسارولو هیومَنو در اکوادور هزینه های درآمد معادل هفت درصد مخارج خانوار ها را برای مستمند ترین قشر این کشور فراهم می آورد. بر اساس بررسی ای که انجام دادند، تقریبا یک سال پس از آغاز اجرای برنامه، تمایل کودکان سن ۶ تا ۱۷ سال به فعالیت های اقتصادی(با پرداخت دستمزد یا بدون آن) در خانواده های تحت حمایت، در مقایسه با کودکان گروه کنترل، حدود ۶ درصد کاهش داشت.
در پژوهش دیگر در چند سال بعد مشخص شد تمایل فعالیت کودکان ۱۱ تا ۱۶ سال در یکی از خانواده های شرکت کننده در آزمایش، تا هشت درصد کاهش یافته است. شایان ذکر است که برنامه کشور اکوادور در ابتدا برنامه مشروط بود اما شرایط، اجازه اجرای آن را نداد. از این رو این احتمال وجود دارد که در نظر گرفتن شرایط، بر رفتار دریافت کنندگان هزینه تاثیر گذار بوده باشد.
طرح انتقال نقدی اجتماعی در مالاوی
در برنامه انتقال نقدی اجتماعی در مالاوی، برای هر خانوار، بسته به تعداد افراد هر خانوار، مبلغی بین ۴ تا ۱۳ دلار در ماه اختصاص داده می شود علاوه بر آن، مبلغی هم به عنوان کمک هزینه به کودکان دبستان یا مقطع متوسطه، برای حضور در مدرسه تعلق می گیرد. برنامه ی انتقال باعث افزایش سرمایه گذاری های موثری(مثلا در زمینه زراعت، دامداری و کسب و کار های کوچک) از سوی خانواده های تحت حمایت شده، اما به جای کاهش میزان کار کودکان ، در افزایش آن نقش داشته است.
بر اساس بررسی های صورت گرفته در این مطالعه، تنها تغییر صورت گرفته تغییر در ماهیت کار کودکان بوده. به این ترتیب که از کار در خارج از خانه به کارهای دشوار و شاق در خانه و خانواده تبدیل شده بود، دلیل این امر احتمالا آن است که بودجه تامین شده حاصل از انتقال وجوه، فرصت های جدیدی برای استفاده از کودکان در امر تولید در خانواده به وجود آورده بود.
کمک هزینه حمایت از کودکان در افریقای جنوبی
در این مدل به سرپرستان کودکان در خانواده های بسیار تهیدست این کشور، بر اساس میزان بضاعت، وجوهی اختصاص داده شد. تعداد کودکانی که از این کمک بهره مند می شدند به سرعت افزایش یافت و تا سال ۲۰۱۲، نزدیک ۱۰ میلیون نفر مستحق را تحت پوشش قرار داد. بر اساس مطالعه ای که دولت آفریقای جنوبی و نیز یونیسف در سال ۲۰۱۲ به انجام دادند مشخص شد از میان کودکانی که از ابتدای تولد از مزایای این برنامه بهره مند شده بودند و نیز کودکانی که از ۶ سالگی تحت پوشش قرار گرفته بودند، احتمال مشغول شدن کودکان ده ساله به کارهای شاق در خانواده، اندکی متفاوت بود.
انتقال نقدی مشروط
در انتقال نقدی مشروط، انتقال وجه در شرایطی که افراد(معمولا خانواده ها برای دریافت آن داوطلب می شوند) دریافت کننده واجد برخی شرایط رفتاری باشند، به آنان تعلق می گیرد. این شرایط رفتاری اغلب شامل حوزه سلامت ویا تحصیل می شود. هدف برنامه های انتقال نقدی مشروط، هم کاهش فقر درآمد موجود و هم پایین آوردن احتمال فقر در آینده است. این طرح ابتدا در آمریکای لاتین انجام شد، اما اکنون در کشور های در حال توسعه سراسر جهان، در حال صورت گرفتن است.
طرح های آمریکای لاتین و کارائیب که در مورد کار کودکان انجام شده مورد ارزیابی قرار گرفته است وتنها سه پژوهش مربوط به طرح انتقال نقدی مشروط خارج از دو منطقه ی مذکور صورت گرفته که شامل کشور های کامبوج، پاکستان و اندونزیاست.
برنامه حمایتی در مکزیک
این برنامه از جمله طرح های حمایت اجتماعی در جهان است که مورد ارزیابی و توجه بسیاری قرار گرفته و الگویی برای دیگر طرح های انتقال نقدی مشروط محسوب می شود. این برنامه برای خانوارهای فقیر مکزیکی، ماهانه هزینه ای بالغ بر ۲۰ درصد متوسط درآمد آن ها اختصاص می داد؛ البته مشروط بر این که کودکان خانواده به مدرسه بروند و نیز کلیه اعضای خانواده، تحت پوشش خدمات درمانی قرار گرفته و در جلسات مشاوره ی سلامت حضور پیدا کنند. این طرح بخش عظیمی از جمعیت را تحت پوشش قرار می داد: تا سال ۲۰۱۰ این میزان به حدود ۵/۵ میلیون خانوار(بیش از ۲۰ درصد خانواده های مکزیکی) که در ۱۰۰۰۰۰ منطقه حاشیه ای(۱۴ درصد کسانی که در حومه و مناطق حاشیه ای دیگر سکنی داشتند) ساکن بودند، رسید.
اجرای برنامه حمایتی در برزیل
این برنامه انتقال نقدی مشروط در سال ۲۰۰۶ ، ۱۱ میلیون خانوار فقیر دارای فرزند در سنین مدرسه را (در مجموع ۴۶ میلیون نفر ) در نواحی محروم برزیل تحت پوشش قرار داد . این طرح نیز مانند برنامه مکزیک ، خانواده ها را از کمک هزینه ای ماهانه برخوردار می ساخت، مشروط بر اینکه فرزندان آنها تحت پوشش خدمات درمانی قرار گرفته و در مدرسه حضور پیدا کنند، علاوه بر آن، والدین آنها نیز در کارگاه های مربوط به سلامت شرکت کنند. هزینه تأمین شده معادل ۱۲% مصرف خانواده های تحت پوشش بود.
محققان دریافتند این طرح به کاهش کار (چه بیرون خانه و چه در خانواده) در میان کودکان ۶ و ۱۵ ساله منجر شده است. میزان کاهش تخمین شده در مناطق روستایی ۷/۸ % بوده است، این میزان در مناطق شهری کمتر و در حدود ۵/۲ % بوده، اما نتایج اولیه کار در میان کودکان مناطق شهری بسیار کمتر از این بود .
برنامه های سی سی تی (انتقال نقدی مشروط) در فرستادن کودکان به مدرسه نیز عملکرد قابل قبولی داشتند .
برنامه انتقال نقدی مشروط افزوده در نیکاراگوئه
برخی برنامه ها، مقدمات اولیه برنامه ی سی سی تی را گسترش دادند و بدین ترتیب در ساختار انگیزش خانواده ها نسبت به مقوله کار کودکان تغییراتی پدید آوردند. به عنوان مثال در برنامه ای در نیکاراگوئه، کمک هزینه ای جهت سرمایه گذاری در بخش تولید به خانواده ها تعلق گرفت تا بتوانند فعالیت های جدیدی غیر از فعالیت های کشاورزی انجام دهند و از آن راه معیشت خود را بگذرانند. پژوهشی که در همین زمینه صورت گرفت نشان از آن داشت که این کمک هزینه اضافی، تاثیر برنامه بر مقوله ی کار کودکان را به شکل چشمگیری با کاهش مواجه کرد.
در برخی موارد، برنامه های انتقال نقدی مشروط با دیگر برنامه های حاشیه ای تلفیق می شوند تا چگونگی تاثیر آن ها بر رویکرد خانواده ها نسبت به پدیده ی کار کودکان، مورد بررسی قرار بگیرد. به عنوان مثال در برنامه ای در هندوراس، برخی اقشار علاوه بر تحت پوشش سی سی تی قرار گرفتن، از تسهیلات آموزشی و سلامت نیز برخوردار شدند. ترکیب این برنامه با سی سی تی، به کاهش قابل توجه کار کودکان انجامید؛ این در حالی بود که برنامه سی سی تی به تنهایی، هیچ تاثیری بر این امر نداشت. از جمله دلایل حصول چنین نتیجه ای می توان به این نکته اشاره کرد که فراهم آوردن تسهیلات آموزشی محلی، هم باعث کاهش و چه بسا حذف هزینه های مربوط به رفت و آمد به مدرسه می شود و هم هزینه های مربوط به آموزش را کاهش می دهد.
انتقال غیر نقدی
این نوع انتقال نوعی ابزار حمایت اجتماعی محسوب می شود؛ به این ترتیب که به جای انتقال نقدی مشروط تحت شرایط رفتاری خاص، این کمک هزینه به صورت غیر نقدی در اختیار خانواده ها قرار داده می شود. تاثیر دو نوع انتقال مشروط غیر نقدی بر مقاله کار کودکان را بررسی شده است که تعیین حواله مدرسه و غذا برای برنامه های آموزشی از جمله این برنامه ها است.
حواله مدرسه شامل بخشی از هزینه تحصیل در مدرسه ای دولتی یا غیر انتفاعی است که دانش آموزان و والدین آنها برای آموزش کودک خود انتخاب می کنند. از آنجا که این حواله تنها در صورت ثبت نام دانش آموز به وی تعلق می گیرد، می توان آن را مشروط به حضور در مدرسه دانست. این برنامه در کلمبیا از معدود برنامه هایی است که به این موضوع اختصاص داده شده و درباره آن بررسی شده است. در این برنامه از میان شش قشر دارای درآمد، دو قشر از ضعیفترین اقشار انتخاب شدند و به کودکان آنها هزینه ای بالغ بر بیش از نیمی هزینه یک مدرسه غیر انتفاعی در مقطع دبیرستان تعلق گرفت. این برنامه تاثیرات قابل توجهی بر نتایج آموزش نهاد. نتایج از ارتقاء سطح آموزشی هر دو گروه پس از اتمام تحصیل و نیز بهبود تست سنجش عملکرد آنها حکایت می کرد. اما تأثیر برنامه بر پدیده کودکان چندان بارز نبود. این برنامه در حمایت از دختران یا پسران کارگر، تغییری ایجاد نکرد، اما در میزان ساعات کار دختران، کاهش چشمگیری پدید آورد.
برنامه تغذیه برای تحصیل
این برنامه شامل تامین غذا در مدرسه و هزینه بازگشت به خانه است. در این مدل یک وعده غذایی دانش آموزان (معمولا صبحانه یا ناهار) تأمین می شود، بدین ترتیب شرایط آموزشی خود به خود لازمه برخورداری از این کمک خواهد بود.
سهمیه مخصوص خانه نیز شامل مقادیر بیشتری غذا (نسبت به مدرسه) است که مشروط بر حضور کودکان در مدرسه به خانواده های آنها تعلق خواهد گرفت. شواهد و مدارک فراوانی در دسترس است که از اهمیت برنامه تغذیه به منظور تحصیل حکایت می کند. پس از اجرای این برنامه ، هم در وضعیت سلامت و خوراک کودکان بهبود حاصل شد و هم به ارتقاء سطح کیفی ثبت نام و حضور آنها در مدرسه انجامید.
در زمینه تاثیر تغذیه برای تحصیل بر مقوله کار کودکان، یافته های کافی موجود نیست و به همین دلیل نمی توان به نتایج قابل قبولی دست یافت. سهمیه مخصوص خانه که به خانواده های بنگلادشی تعلق گرفت باعث کاهش مشارکت کودکان در فعالیتهای اقتصادی و نیز کارهای شاق در منازل شد.
اما این میزان کاهش، در مقایسه با افزایش ناشی از برنامه سهمیه مخصوص خانه برای خانواده ها، چندان قابل توجه نبود. براساس پژوهشی که در بورکنیافاسو انجام شد، اختصاص سهمیه مخصوص خانه به خانوارها، به کاهش چشمگیر فعالیتهای اقتصادی کار در مزرعه و غیر آن در میان دختران دانش آموز انجامید اما اختصاص این وعده غذایی بر تعداد دانش آموزان دختر و پسری که به دیگر کارها مشغول بودند، تاثیر به جای نگذاشت.
بررسی های متعدد و گسترده ای که در زمینه طرحهای انتقال وجوه صورت گرفته حاکی از آن است که این طرحها به طور کلی در کاهش میزان کار در میان کودکان مثمرثمر بوده اما میزان این تاثیر بسته به نوع و محل اجرای برنامه متفاوت بوده است. شایان ذکر است که هیچیک از این برنامه ها در حذف و از بین بردن پدیده کار کودکان موفق نبوده و باید بر این نکته تاکید کرد که برنامه های انتقال وجوه به تنهایی نمی تواند راهبرد یا واکنش صحیحی به این پدیده باشد.
برنامه های مربوط به اشتغال همگانی
نخستین هدف برنامه های اشتغال همگانی، اشتغال زایی برای بزرگسالان خانوار و دومین هدف آن توانمندسازی شالوده جمعی و گسترش خدمات ضروری است. هر دو هدف ذکر شده در کاهش اتکای خانواده ها به کار کودکان مثمرثمر هستند. برنامه های اشتغال همگانی را می توان به عنوان بخشی از طرحهای حمایت اجتماعی یا طرحهای مربوط به اشتغال ، توسعه داد.
همچنین به منظور مشغول شدن کارگران غیر ماهر یا کم تجربه به کارهای مختلف، آموزش ضمن کار در برنامه گنجانده شده است. علاوه بر آن می توان با بکارگیری برخی تمهیدات، آسیب پذیری اقشار ضعیف را کاهش داد . این برنامه می تواند خانواده هایی را که نان آور آنها شغل خود را از دست داده، تحت حمایت موقت قراردهد و به کارگران کمک کند تا در حرفه های فصلی (حرفه هایی که تنها در برخی فصول سال رونق دارند) کسب درآمد کنند.
برنامه های مربوط به اشتغال همگانی در حال تبدیل شدن به عنصر اصلی و مهم نظامهای امنیت اجتماعی در بسیاری از کشورها از جمله اتیوپی، غنا، هند، کنیا و آفریقای جنوبی هستند.
از دیدگاه کار کودکان باید دو نکته مهم را در طراحی برنامه های اشتغال همگانی مد نظر قرار داد:اول اینکه مسلماً کودکان نباید در این طرح مشارکت کنند و دوم اینکه کودکان نباید عهده دار شغل قبلی پدر یا مادر خود شوند و کارهای دشوار خانه را به دوش بگیرند.
در برنامه ای در اتیوپی، به افراد نیازمندی که انجام طرحهای دشوار (مانند حفاظت آب و خاک و یا ساخت جاده و مدرسه) را بر عهده داشتند در ۲۶۲ منطقه اتیوپی، غذا و پول نقد اختصاص داده شد. بخش دیگری از این خانوارها نیز از مزایای بسته تأمین خوراکی بهره مند شدند که شامل دسترسی به اعتبارات، طرحهای آبیاری و برخورداری از اطلاعات در زمینه فناوری کشاورزی بود. هدف برنامه اشتغال همگانی حمایت از خانوارها در مقابل نقصان دارایی و سرمایه در نتیجه زیانهای غیر منتظره ای مانند خشکسالی بود، در حالیکه تمهیدات مربوط به تأمین خوراک با هدف تسهیل ذخیره سرمایه و رشد درآمد صورت گرفت.
در پژوهشی که با هدف ارزیابی تأثیر این برنامه بر کودکان انجام شد، نتایج از کاهش چشمگیر تعداد ساعات کار کودکان پسر ۱۰-۶ ساله خبر می داد . بررسیهای جداگانه ای که پیرامون ساعات کار فعالیتهای کشاورزی و ساعات کارهای دشوار خانگی صورت گرفت نشان میداد نیمی از کاهش در ساعات کار پسرها مربوط به کارهای خانه و نیمی دیگر مربوط به فعالیتهای کشاورزی بوده است. جالب آنکه این مطالعه حاکی از آن بود که برنامه های اشتغال عمومی که با برنامه های تأمین خوراک همراه بوده، باعث افزایش ساعات کار گردید و در مورد دختران ۶ تا ۱۵ ساله، این افزایش قابل توجه تر بود، این نتیجه گویای نقاط ضعف احتمالی چنین برنامه هایی از زاویه کار کودکان است.
برنامه های مهم دیگری در هند انجام شده است. این برنامه که درسال ۲۰۰۵ آغاز شد و اجرای آن در مناطق روستایی سه سال بطول انجامید، بزرگترین برنامه اشتغال همگانی در تاریخ محسوب می شود. این برنامه وظیفه تضمین قانونی اشتغال خانوارها را برعهده دارد و در صورتی که دولت مربوط نتواند درطول ۱۵ روز از زمان درخواست افراد ،برای آنها شغل تامین کند، خانواده ها مجازند متناسب با خرج و دخل زندگی خود تقاضای کمک هزینه کنند. این برنامه منحصر به نواحی روستایی است و در نهایت ۱۰۰ روز در سال به هر خانوار اختصاص می یابد، بجز این دو شرط بقیه شرایط به خود فرد بستگی داشته و اجباری در آن نیست.
بررسی های اولیه ای که پیرامون برنامه اشتغال همگانی در اتیوپی و هند صورت گرفت، نشاندهنده کاهش میزان کار کودکان، دست کم در میان برخی گروهها بود. اما علیرغم مورد توجه قرار گرفتن برنامه ها از زاویه کار کودک، تنها به شماری چند از آنها، از این زاویه پرداخته شد. این حوزه، حوزه ایست که برای آگاهی از چگونگی طراحی برنامه ها و تاثیر آن بر پدیده کار کودک، لازم است اطلاعات بیشتری پیرامون آن کسب کنیم. اطمینان ازاین موضوع که این برنامه باعث جایگزینی نقش کودک با والدین نخواهد شد، از مهمترین نکاتی است که باید در طراحی برنامه مد نظر قرارگیرد.
حمایت اجتماعی از افراد معلول
خانواده هایی که دارای افراد ناتوان هستند از نظر اقتصادی و اجتماعی، آسیب پذیرترین قشر جامعه محسوب شده و بسیاری از آنان از فقر شدید رنج می برند. رابطه بین فقر و ناتوانی جسمی، رابطه ای انکار ناپذیر است. معلولیت، توانایی کارکردن و کسب درآمد را به خطر می اندازد، علاوه بر آن این دسته از افراد با هزینه های مضاعف درمانی نیز مواجه اند. در چنین شرایطی حتی دیگر اعضای خانواده نیز ممکن است برای مراقبت از فرد معلول، از کاری که در ازای آن دستمزد دریافت می کنند، دست بکشند.
افراد معلول، علاوه بر آسیب پذیری اقتصادی،از مشکلات پنهان دیگری از جمله تبعیض و دیگر انواع محرومیت های اجتماعی رنج می برند. برای کودکان معلول، محرومیت اجتماعی ممکن است به شکل دوری از تحصیل یا انزوا در کنج خانه جلوه کند. مطالعات نشان میدهد که در کشورهای در حال توسعه میزان فقر چند بعدی در خانواده هایی که فرد معلول دارند در مقایسه با دیگر خانواده ها بسیار بیشتر است.
با توجه به شواهد و مدارک به دست آمده حاصل از رابطه میان معلولیت و فقر، داده های بسیاری نیز در زمینه رابطه میان کار کودک و معلولیت وجود دارد.
بررسیهای مفصلی که در نپال، بنگلادش و چین صورت گرفت نشان داد که احتمال کار کودک در درون یا بیرون خانه در خانواده هایی که بزرگسالانشان بیمار یا معلول هستند و یا کار خود را از دست داده اند، بیشتر است.
در هر حال آسیب پذیری اجتماعی و اقتصادی ناشی از معلولیت های جسمی می تواند اتکای خانواده ها را بر کار کودکانشان افزایش دهد. بررسی های انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان می دهد کودکانی که در خانواده های دارای افراد با نقص عضو زندگی می کنند در معرض خطر بیشتر کار در درون یا بیرون خانه قرار دارند. مجموعه ی گسترده ای از تدابیر و برنامه ها برای حمایت های اجتماعی وجود دارند که به کمک آنها می توان آسیب پذیری خانواده ها در نتیجه ناتوانی های جسمی کوتاه مدت و معلولیت های بلند مدت را کاهش داد.