نویسندگی برای یک ناشنوا خیلی سخت است چون علاوه بر مشکلاتی که در شنیدن، گفتار، دستور زبان و درک مفاهیم دارند، از دایره لغات محدودی نیز برخوردارند.
به گفته دکتر نازلی مقتدایی، کارشناس زبانشناسی و متخصص توانبخشی کمشنوایان، «کودک ناشنوا نسبت به افراد عادی بیشتر دچار مشکل خواندن و نوشتن است اما کودک کمشنوا با تلاش در افزایش دایره لغت، مطالعه و تلاش بیشتر در کنار گفتار درمانی میتواند این کمبود را برطرف کند.»
بیشک اولین نویسنده ناشنوای جهان که در زمینه داستاننویسی کار کرد، «هلن کلر» است که علاوه بر محدودیت شنوایی، نابینا هم بود. او اولین کتابش را که روایتی داستانی دارد، با نام «داستان زندگی من» نوشت و این کتاب باعث شهرتش شد.
در ایران نیز بعد از آمدن باغچهبان، بدون تردید «کامران رحیمی» را میتوان یکی از نویسندگان موفق دانست. او در کنار این کار، شاعری و پژوهشگری را هم تجربه کرده و یک مقاله پژوهشی مهم بهنام «پیدایش نشریات ناشنوایان ایران» دارد.
در کارنامه کاری رحیمی، داستانهایی چون «خورشید خاموشان» و «آدمهای سنگی» است که در دهه چهل آنها را به چاپ رسانده است.
علاوه بر این؛ او یکی از سه داور دو دوره جشنواره داستاننویسی ناشنوایان بهنام «صدای سکوت» است که اختتامیه دور اول آن در فروردین 97 برگزار شد.
در این جشنواره داستاننویسان ناشنوایی چون:
سمانه حسنی، محبوبه میرابوطالبی، فهیمه رسولی، محدثه یوسفی، نرگس بیات، محبوبه اقبالی، خدیجه مثنوی، سهند سیلمان فلاح، زهره پوربابکان، وحید چهره عالم، اسد اشرفی، زهرا افراسیابی، ثریا بیگدلو و مرضیه پورعابدینی جزو چهارده نفر برتری بودند که داستانهایشان برای اولینبار در مجموعه داستان «خش خش کفشهای من» به چاپ رسید.
از دیگر ناشنوایان فعال در حوزه ادبیات میتوان به استاد شیرمحمد عاشوری شاعر و نویسنده گیلانی اشاره کرد که دو کتاب شعر یکی بهنام «سکوتی بلندتر از فریاد» دارد و دیگری در حال چاپ است.
او به تمام سبکها شعر میسراید، در داستاننویسی تبحر دارد و با وجود اینکه نود درصد ناشنواست در شبهای شعر و مراسم خاص ادبا و شاعران شنوا از او برای شعرخوانی دعوت به عمل میآید.
این ترانهسرای گیلانی که کارمند بازنشسته بهزیستی است، ترانهها و شعرهای محلی به زبان تالشی هم میسراید. او از سال ۱۳۶۰ کار نویسندگی را شروع کرده و تاکنون دفاتر شعری و داستانی زیادی بهصورت دستنویس دارد که هنوز موفق به چاپ آنها نشده.
«اسلام یزدانی» شاعر و نویسنده دیگری است که داستان زندگی خود را نوشته و در پی چاپ آن است. او در کانال شخصی تلگرامیاش، داستانهایش را منتشر میکند و تا امروز نیز دو جلد کتاب شعر بهنامهای «نگاه تو» و «گلی در شورهزار» به چاپ رسانده است.
«مینوش قیامت» نیز شاعر و نویسندهای ناشنواست که به نظر میرسد بعد از آمدن باغچهبان، نخستین بانوی است که با داشتن محدودیت شنوایی از اهالی قلم است.
او زاده اصفهان است و در شانزده سالگی شاعری، نویسندگی و پژوهشگری را آغاز کرده. مینوش در همین سن در مسابقهای که موضوع آن جانباز و شهادت بود موفق به دریافت تقدیرنامه شد. او در سال 86 برای مدتی دوره آموزش شعر و داستان را در مرکز آفرینش ادبی شهرش گذرانید.
از دیگر فعالیتهای هنری مینوش میتوان از حضورش در دومین جشنواره «صدای سکوت» یاد کرد که زمستان 97 زیر نظر استاد زهره عارفی برگزار شد. او تا کنون کتاب شعری با عنوان «باغچه خدا» به چاپ رسانده اما داستانهایش به دلیل مشکل مالی هنوز چاپ نشدهاند.
«زهره پوربابکان» هم شاعر و ترانهسرایی است که در هر دو دوره جشنواره «صدای سکوت» رتبه اول را به خود اختصاص دا. متأسفانه داستانها و اشعار او نیز با همان دلیل تکراری مشکل مالی چاپ نشدهاند.
شاید بتوان گفت تنها نویسندگان ناشنوایی که تاکنون موفق به چاپ کتابهایشان شدهاند «مریم پگاهراد» از شیراز و «فاطمه صفایی» از مشهد هستند.
«تجربههای یک ناشنوا» نام کتاب فاطمه صفایی و «زنگوله» اولین کتاب کودک از «مریم پگاه راد» است که خود تصویرگری آن را بر عهده داشته است.
«زهره عارفی» نیز شنوایی است که بسیار دغدغه این گروه از جامعه را دارد. او در سالهای اخیر کوشیده تا نویسندگان ناشنوای زیادی را از طریق داستان آموزش بدهد. وی علاوه بر برگزاری دو دوره جشنواره و همایش داستاننویسی ناشنوایان، برای حضور نویسندگان ناشنوا در جشنوارههای کشوری اقدام کرده و برگزاری کارگاهها و ورکشاپهای آموزش داستاننویسی در 9 استان را در کارنامه کاری خود دارد.
عارفی به تازگی اپلیکیشنی چندرسانهای برای ناشنوایان طراحی کرده که با استفاده از آن، ناشنوایان قادر خواهند بود بدون نیاز به مربی، داستانها را مطالعه و مفاهیم آن را درک کنند.
به امید آنکه در سالهای آینده شاهد رشد و اقبال ناشنوایان در عرصه کتاب و نویسندگی باشیم.
مینوش قیامت