از هر پنج نفر یک نفر معلولیت دارد و بسیاری از ناتوانیها از جمله سندرم داون و سایر ناهنجاریهای کروموزومی، فلج مغزی، اسپینا بیفیدا، کوری و بسیاری دیگر از معلولیت ها می توانند در بدو تولد حضور داشته باشند یا بعد از مدت کوتاهی تشخیص داده شوند. بنابراین این احتمال وجود دارد که هر یک از ما یک دوست، عضو خانواده یا همکاری داشته باشیم که در این شرایط قرار بگیرد و مفید است در این باره فکر کنید که چه کلماتی را می توانید به اشتراک بگذارید.
اگر دوست یا اعضای خانواده شما نوزادی داشته باشند که از نظر پزشکی شکننده باشد و یا در NICU بستری شود و با جراحی و یا سایر اقدامات درمانی روبرو شود، احتمالاً والدین در حالت بحران قرار میگیرند. مهمترین چیزی که می توان به آنها گفت این است که “من اینجا هستم، در کنار شما.” با آنها تماس بگیرید ، پیام دهید، پیشنهاد کنید که برایشان غذا به بیمارستان ببرید و از آنها بپرسید به چه چیز دیگری یا کمک دیگری خارج از بیمارستان نیاز دارند مثل کمک به سایر کودکانشان در خانه، مراقبت از حیوانات خانگی آنها به طور موقت و غیره
اگر دوست یا اعضای خانواده شما نوزادی داشته اند که سالم بوده است اما ناتوانی جسمی یا رشدی پیدا کرده است، می توانید بگویید که من به خاطر شما اینجا هستم و قصد دارم همراه شما درباره ناتوانی بیاموزم. اگر مطمئن نیستید که چه چیزی می تواند واقعا کمک کننده باشد صادق باشید. پدری که پسرش مبتلا به سندرم داون و اوتیسم است، مفیدترین چیزی را که یک دوست کمی بعد از تولد پسرش به او گفت، به یاد می آورد: من نمی دانم در این لحظه چه باید بگویم، اما شما را دوست دارم و فرزند شما را نیز دوست دارم. گوش شنوا باشید و مطمئن باشید که ترس و اضطراب خود را به دوستتان منتقل نمیکنید.
با خانواده جشن بگیرید
واقعیت این است، فرزندپروری با کودکی که دارای ناتوانی ست از آنچه شما فکر میکنید متفاوتتر است و پذیرش آن نیاز به گذر زمان دارد. آنچه دوست شما بیش از همه به شما احتیاج دارد این است که شما گوش فرا دهید، همچنان از آنها در مهمانی هایتان دعوت کنید و آنها را در رویدادهای اجتماعی بگنجانید، به طور مرتب بپرسید که چگونه می توانید به بهترین وجه به آنها کمک و از آنها پشتیبانی کنید.
یک هدیه به کودک جدید بدهید – لباس، یک عروسک حیوانی، پتو و هر چیزی که برای نوزادان هدیه میبرند.
وقتی کودکی به دنیا می آید، رویاها و امیدهای تازه را جشن می گیریم. واقعیت این است که هیچ والدینی نمی داند آینده چه چیزی را برای کودک آنها خواهد داشت و این واقعیتی است کمی وحشتناک.
ما قربان صدقهی کودکانی میرویم که رشد خواهند کرد تا با چالش های پیش پا افتاده و جدی روبرو شوند. اما این واقعیت را از ذهن دور می کنیم و بر معصومیت شیرین کودک تمرکز می کنیم.
وقتی کودکی با معلولیت متولد می شود، چالش هایی که با آنها روبرو خواهد شد فوراً آشکار می شود – و این مواجهه برای همه ترسناک است. اما همانطور که ما به عنوان یک جامعه، قصد داریم زندگی پیچیده و معنادار معلولان را بهتر درک کنیم نمایش های تلویزیونی، کتاب ها، فیلم ها و هنرها ما را با تجربیات آنها آشنا میکنند و ما را متعهد کرده و به سمت ایجاد جوامع فراگیر سوق می دهند. امیدوارم روزی برسد که هر کودکی که وارد جهان می شود به خاطر چیزی بیش از ناتوانی خود دیده شود.
منبع:پیک توانا