مسلم خاني و پيام هاي گل سرخي اش واي بر احوال برگ بي درخت دبير علمي همايش تجليل از معلولان و مدجويان خلاق و كارآفرين، با بيان اين جمله كه معلولان مخترع و خلاق بركات جامعه هستند و اين بركات بايد جاري وساری باشند.وی پيام اين همايش را در حركتي نمادين با بالا بردن دسته […] بیشتر بدانید

(صفحه ی یک قطره از دریا) هديۀ خداوند تازگي ها توي كلاس تمرين بندگي اميدمان به پاك شدن اشتباهاتمان بيشتر شده.آخر به ما تخته های وایت بردی داده اند تا راحت تر بتوانیم اشتباهاتمان را پاک کنیم. قرار بود هديه اي از طرف خداوند به دانش آموزاني كه لغزش كمتري دارند وكمتر اشتباه مي كنند […] بیشتر بدانید

حرف هاي ناگفته يك مادر به فرزند معلولش سلام پسرم عزيزم، از كجا بيان زندگي را آغاز كنم، چرا كه ياد گذشته مرا پيرتر مي كند و ياد آينده خنجر به گلويم مي زند. اما مي گويم تا بداني كه چقدر ترا دوست دارم وقتي كه صبح با ياد خدا از خواب بيدار مي شوم […] بیشتر بدانید

قاصدك شيشه اي به استقامت كوه زهرا حيدري تا به حال خاله اي را ديده بوديد كه 7 سالش باشد، اگر نديده بوديد همين الان يك خالۀ 7 ساله روبروي شماست. يك خالۀ 7 سالۀ باهوش و حاضر جواب. مامان زهرا بايد بيشتر مواقع همراهش باشد. به خاطر ضعفي كه استخوان هاي زهرا دارد مامان […] بیشتر بدانید

(صفحه ی یک قطره از دریا) پلهایی برای ساختن دو برادر سال‌ها با هم در مزرعه‌اي كه از پدرشان به ارث رسيده بود، زندگي مي‌كردند. يك روز به خاطر يك سوء‌تفاهم كوچك با هم جر و بحث كردند. پس از چند هفته سكوت، اختلاف آنها زياد شد و از هم جدا شدند. يك روز صبح، […] بیشتر بدانید

چرا از اظهار نظر ديگران آزرده مي شويم؟ هرگز اين سوال را از خود كرده ايم كه چرا از اظهار نظر ديگران درباره خودمان ناراحت مي شويم؟ وقتي ما را مورد انتقاد و يا مورد استهزاء قرار مي دهند، خونمان به جوش مي آيد. كينه و نفرت وجودمان را پر مي كند. از درون به […] بیشتر بدانید

24 ساعت تا زندگي ساعت هشتم به رازها پي ببريد. در تمام موجودات و آفريده هاي خداوند رازهايي هست كه بايد به آنها پي برد. شايد بپرسيد چطور بايد اين رازها را كشف كرد؟ و پاسخ اين است “با كمي دقت”. با دقيق شدن روي طبيعت مي توان به رازهاي موجود در آنها پي برد […] بیشتر بدانید

زندگی مانند چای است گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خود آد م هاى موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از استرس زیاد در […] بیشتر بدانید